حدادعادل در مسیر افول
اما ماجرا تنها به همین مورد ختم نمیشود؛ اساسا رفتار اصولگرایان در ماههای اخیر را میتوان در راستای تضعیف طیف حداد عادل در این اردوگاه تعریف کرد.
رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، این روزها با جریانات اصولگرایی که در قدرت و مسند هستند، سر ناسازگاری برداشته؛ یا شاید هم آنها با حداد عادل سر ناسازگاری برداشته باشند. از هر طرف که باشد، این روزهای حداد، به لحاظ مقبولیت میان جریانات اصولگرایی، با آنچه در ایام مشابه سال ۱۳۹۸ جریان داشت، زمین تا آسمان متفاوت است.
سیگنال «قدرت طلبی» قالیباف /اعتماد به نفس واقعی یا ترساندن رقیب؟!
یکی از جریانات بر سر قدرت اصولگرایی، جبهه پایداری است؛ تشکلی که تندرو بودن از صفات لاینفک آنهاست و غیر از خودشان، کسی را قبول ندارند. در ۶ ماهه اول سال، حداد عادل سعی زیادی به کار بست تا بتواند جبهه پایداری را به زیر چتر شورای متبوعش بیاورد؛ اما نشد که نشد. آخرین تلاش حداد برای جلب نظر پایداریچیها در همایش انتخاباتی قالیباف و دوستان بود؛ آنجایی که او نمیخواست حضورش در همایش انتخاباتی قالیباف و دوستان، به معنای حمایت و سر خوردن به سمت رئیس مجلس تلقی شود. از همین بابت بود که در سخنرانیاش در همایش مجمع بیداری نیروهای انقلاب یا همان «مبنا»، شرط پیروزی را «وحدت» دانست و درباره شورای ائتلاف گفت که «اصل کار» این شورا، «دعوت به وحدت است».
حداد عادل که خود را منادی وحدت میان اصولگرایان میدید و شورای ائتلاف را محلی برای بیعت نیروهای اصولگرا با یکدیگر در نظر داشت، در منقبت این شورا نیز سخن گفت: «شورای ائتلاف متعلق به هیچ حزب خاص و تشکیلات خاصی نیست، درب شورای ائتلاف به روی همه نیروهای انقلاب باز است، این شورا متعلق به انقلاب اسلامی است و به همه اصول انقلاب وفادار است».
او باز هم سخنانی میاندارانه درباره تشکلهای ریز و درشت اصولگرایی بیان کرد: «ما به وجود احزاب و تشکلهای سیاسی در جامعه خود باور داریم، حالا برخی قوی و برخی ضعیف هستند. لازم است از هر عملی که به زیان جریان انقلاب باشد، خودداری کنیم و سرمایههای خود را به حساب انقلاب بریزیم.»
پایان رواداری با پایداری
اما حداد عادل که تا آن زمان سعی داشت رواداری کند و خود و شورای ائتلاف را پیامآور وحدت نیروهای اصولگرایی جا بیندازد، به فاصله دو هفته بعد از سخنرانی الهامبخش وحدت، ادبیاتش تغییر کرد و غیر مستقیم و با دادن کدهایی، به جبهه پایداری هشدار داد؛ او در سخنانی بدون نامبردن از پایداریچیها، تاکید کرد که «اگر کسی بخواهد با تندروی، کار سیاسی کند با او میانهای نداریم، زیرا دشمن با این قبیل کارها به دنبال ناامیدی جوانان است».
احتمالا در این فاصله اتفاقاتی میان شورای ائتلاف به ریاست حداد و جبهه پایداری رخ داده باشد که حداد عادل چنین بیپروا (البته در مقایسه با خودش)، به آنهایی که رفتارشان را «تندروی در کار سیاسی» توصیف کرده، نیش و کنایه زده است.
پس از این سخنان هشدارگونه حداد، تحلیلها به این سمت رفت که قالیباف توانسته او او و شورای ائتلاف را مجاب به ایستادن کنار نو اصولگرایان کند؛ یا شاید هم برعکس.
این گمانه وقتی بیشتر تقویت شد که با حضور حداد در جلسه تحولخواهان که چهره شاخص آن، علیرضا زاکانی شهردار کنونی تهران است، حضور یافت؛ نتیجه آن که بسیاری گمان بردند که زاکانی و قالیباف با ریش سفیدی حداد، ذیل شورا رفتهاند. اما با نگاهی به سابقه مشاجرههای لفظی غیر مستقیم شهرداران اسبق و فعلی تهران، میشد حدس زد که احتمالا روی حداد زمین بیفتد.
طعنه تند به نزدیکان قالیباف: بیاخلاقی کردند
از سوی دیگرسخنان چندی پیش حداد عادل نشانههایی از شکاف در وحدت شکننده شورای ائتلاف با قالیباف و دوستان را در خود داشت. او تلویحا و بدون قید کردن نام جریان و افراد، به شدت از تیم قالیباف انتقاد کرد.
او در یک سخنرانی، گفت که «نباید اسیر بداخلاقیهای سیاسی برخی شویم و نوع عمل و عکسالعمل ما بهگونهای باشد که نیروهای انقلابی دلسرد و تضعیف شوند.» او غیرمستقیم به ماجرای تنش رسانهای میان اطرافیان قالیباف و اعضای شبکه شریان اشاره کرد و تاکید کرد که «فرض کنیم یک گروهی که با ما ارتباطی ندارند، همایشی برگزار کردند و آنطور که فکر میکردند استقبال نشد اما باید از دغدغهای که داشتند و اقدامی که کردند تقدیر کرد نه اینکه با بیاخلاقی سعی در تخطئه کل این برنامه و همایش داشته باشیم». او افزوده نباید «نیروهای انقلابی پای کار را ولو اینکه با ما زاویهای داشته باشند، طرد کنیم. نباید این فضا در جریان انقلاب به وجود آید که سراغ عیب دوستان را بگیریم و از دشمن اصلی غافل شویم.»
اشاره او به همایشی است که جریان موسوم به شریان(شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی) به فاصله یک هفته بعد از همایش «مبنا» برگزار کردند. آنها با استفاده از نام غزه، همایشی را در مسجد امام صادق میدان فلسطین تهران ترتیب دادند که آن را همایشی در حمایت از مردم غزه معرفی کردند. استقبال سرد از این گردهمایی باعث شد تا گزک دست نزدیکان قالیباف بیفتد و این همایش را فرصتی برای تسویه حساب سیاسی ببینند. آنها به صورت یکپارچه در شبکههای اجتماعی نسبت به استقبال سرد از جلسه «شریان» واکنشهایی تحقیرآمیز نشان دادند و جمعیت اندک حضار را نشانهای از بیتوجهی مردم به این جریان سیاسی تفسیر کردند.
در مقابل شریانیها نیز با دست گذاشتن بر روی مساله همیشگی، از قالیباف و دوستان درباره محل تامین هزینههای همایش «مبنا» پرسیدند و نسبت به منابع خرج و مخارج برگزاری این همایش مانند اتوبوسهای کرایه شده و محل اسکان و پذیرایی از حاضران در آن مجمع، کنایههای تند و آتشینی زدند.
زاویه گرفتن حداد عادل با قالیباف و دوستان، اینجا عیان میشود که او نیش و کنایههای نزدیکان رئیس مجلس درباره گردهمایی شریان را «بیاخلاقی» خوانده که سعی در «تخطئه کل همایش» داشتهاند. این شاید تندترین حمله حداد عادل به قالیباف و دوستان باشد.
قیاس حداد ۱۳۹۸ با حداد ۱۴۰۲
شاید تا اینجای کار ماجرای عجیبی نباشد و دعواهای سیاسی در آستانه انتخابات عادی باشد؛ اما اگر ایام مشابه در سال ۱۳۹۸ و روزهای قبل از انتخابات مجلس یازدهم مرور شود، مشخص میشود که این بار ماجرا فراتر از دعواهای سیاسی عادی است.
در آن زمان که طیف قالیباف و جبهه پایداری بر سر مساله سر لیست تهران و سهم هر یک از این جریانات از فهرست حوزه انتخابیه پایتخت در حال جدل و تهدید یکدیگر بودند، این حداد عادل بود که سه چهار روز مانده به انتخابات دو طرف را پشت میز مذاکره و مصالحه کشاند.
پس از آنکه قالیباف و دوستان، اقدام به انتشار فهرست انتخاباتیشان برای تهران کردند، جبهه پایداری نیز در بیانیهای تند علیه طیف قالیباف، از اعلام فهرست مستقل خود برای انتخابات مجلس خبر داد؛ اما وقتی ابر و باد و مه و خورشید و فلک برای جلوگیری از فهرستهای متعدد در اردوگاه اصولگرایی به کار افتادند، حداد عادل دو طرف را فراخواند و هر یک به همراه تیم خود در جلسه مصالحه شرکت کردند و پس از یکی دو روز مذاکرات طولانی سرانجام بر سر تقسیم سهم لیست تهران به توافق رسیدند؛ اما وقتی قرار شد فردای وحدت شکنندهشان نشست خبری با حضور حداد و آقاتهرانی و قالیباف برگزار شود، تنها میانجی و نماینده جبهه پایداری بودند که به نشست خبری رفتند و احتمالا قالیباف آن نشست را در شان خود ندیده بود تا در آن شرکت کند.
حداد عادل یک بازیگر نه کارگردان!
حالا با گذشت ۴ سال از آن روزها، گرچه ریشهای حداد عادل سفیدتر شده، اما به نظر میرسد که ریشسفیدی او رو به افول گذاشته است؛ شخصیت سیاسی حداد از جایگاه میانجی و حتی صحنهگردان و کارگردان در میان اصولگرایان، به یکی از بازیگران در سطح بازیگرانی چون آقاتهرانی و محصولی و بذرپاش و قالیباف سقوط کرده است.
سقوطی که شاید بتوان آن را حاصل عدم رعایت تناسب در موضعگیریها و مهمتر، نتیجهی مراعات نکردن شان ریشسفیدی دانست؛ به هر شکل، اصولگرایان وحدت سال ۱۳۹۸ خود را، مدیون حداد عادل بودند؛ هرچند شکننده و ضعیف، اما همان فهرست مشترک در آن زمان حکم کیمیا را برای اصولگرایان داشت؛ کیمیایی که اگر دستهای نامرئی در مجاب کردن اصولگرایان برای ارائه فهرست واحد نباشد، امسال خبری از آن نخواهد بود./خبر آنلاین