به گزارش اکو رسانه ، به نقل از عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- انسان موجودی پیچیده و چندبعدی است که تأمین نیازهای فیزیولوژیک و امنیتی، تنها گام نخست در مسیر تحقق ظرفیتهای کامل او محسوب میشود. روانشناسی انسانگرا، بهرهبری آبراهام مازلو، دهههاست که بر این باور است که ما بهصورت ذاتی برای رشد و «خودشکوفایی» برنامهریزی شدهایم. اما پژوهشهای نوین روانشناسی مثبتنگر، این نقشه راه را دقیقتر ترسیم کرده و چهار نیاز اساسی را شناسایی کردهاند که ارضای آنها، سنگ بنای یک زندگی پرمعنا، رضایتبخش و شکوفاست.
این مقاله با استناد به تحقیقات معتبر علمی، به بررسی این چهار ستون ضروری میپردازد: معنا و هدف، احساس کنترل، حس کفایت و شایستگی، و پیوند عاطفی. شناخت و توجه به این نیازها، نه تنها چراغ راهی برای خروج از سردرگمی و احساس پوچی است، بلکه جهت نمای درونی ما برای تصمیمگیریهای هوشمندانه و ساختن زندگیای است که شایسته آنیم.
اگر احساس میکنید در مسیر زندگی ایستادهاید یا موفقیتهایتان طعم رضایت واقعی را ندارند، ادامه این مطلب را از دست ندهید.
چهار نیاز جهانی انسان
یک سری نیازهای جهانی وجود دارد که به ما برای رسیدن به خودشکوفایی انگیزه میدهند. هنگامی که جنبههای اساسی که معیشت ما را تضمین میکنند، برآورده شدند، موتوری وجود دارد که به ما انگیزه میدهد. این موتور شامل تمایل به ادامه رشد، شکوفایی و رسیدن به سطوح بالاتر رفاه و شادی است.
اگرچه آبراهام مازلو نظریه کلاسیک خود را در مورد انگیزه انسان ارائه داد، اما اکنون پیشرفت کمی در درک این عامل حاصل شده است. در واقع، روانشناسی دهههاست که در این حوزه کاوش میکند.
به عنوان مثال، اکنون میدانیم که عواملی مانند ارتباط اجتماعی یا داشتن کنترل خوب بر آنچه ما را احاطه کرده است، در هدف دستیابی به رضایت ضروری هستند.
زندگی فرآیندی مداوم از انتخاب بین ایمنی (از ترس و نیاز به دفاع) و ریسک (به خاطر پیشرفت و رشد) است.
آبراهام مازلو
نیازهای جهانی که به ما امکان شکوفایی میدهند
برای زندگی و توسعه در هماهنگی و رضایت، فقط تأمین نیازهای اولیه کافی نیست. وقتی امنیت و معاش داشته باشیم، ذهن ما به ابعاد بیشتری نیاز دارد.
بزرگترین نماینده روانشناسی انسانگرا، آبراهام مازلو، بود که با مطالعات کلاسیک خود در مورد نظریه انگیزه انسان، خاطرنشان کرد که ما از نظر بیولوژیکی برای ادامه تکامل برنامهریزی شدهایم.
بنابراین، هنگامی که به رفاه جسمی خوبی دست یافتیم، به پله دیگر هرم نگاه میکنیم تا به عنوان انسان، در خودشناسی رشد کنیم.
نیازهای جهانی، محرکهای انگیزشی هستند که شکوفایی و خودسازی را تسهیل میکنند. این مفهومی است که روانشناسی مثبت نیز به آن علاقه دارد.
دانشگاه کالیفرنیا (ایالات متحده آمریکا) تحقیقاتی در این زمینه انجام داده است. آنها ادعا میکنند که شکوفایی انسان فراتر از داشتن سلامت جسمی و روانی خوب است.
این به معنای دستیابی به رضایت از زندگی و داشتن هدف و لذت بردن از روابط اجتماعی خوب است.
این حوزههای الهامبخش در چهار بُعد خلاصه میشوند که ما قصد داریم آنها را تجزیه و تحلیل کنیم.
۱. معنا یا هدف
دانستن آنچه به ما معنا و اهمیت میدهد، به ما این امکان را میدهد که زندگی معنادارتری بسازیم.
با این حال، بسیاری از مردم زندگی روزمره خود را بدون روشن کردن اهدافشان طی میکنند.
این اتفاق میافتد زیرا آنها توسط سکون، روال و حتی مسیرهایی که توسط دیگران دیکته میشود، هدایت میشوند.
در نهایت، احساس ناراحتی، پوچی وجودی و دلسردی پدیدار میشود.
تحقیقات دانشگاه اراسموس (هلند) بر این ادعاست که زندگی مدرن حواسپرتکننده است و ما باید بدانیم چگونه اهداف خود را در زندگی تعریف کنیم.
پزوهشگران پیشنهاد میکنند که در زمینههای زیر تأمل کنیم:
ارزیابی کنیم که آینده ایدهآل ما چگونه خواهد بود.
ارزشها و علایق خود را کشف کنیم.
به زندگی اجتماعی حال و آینده خود فکر کنیم.
آنچه در آن خوب هستیم را پیدا کنیم.
در اهداف خود برای فردا تأمل کنیم.
معنا چگونه میتواند به ما کمک کند؟
در میان نیازهای جهانی برای شکوفایی انسان، روشن کردن معنای زندگی ضروری است. این نیاز، مانند قطبنما، هر عمل و تصمیمی را هدایت میکند. به شما یادآوری میکند که شمال کجاست و بهتر است از کدام مسیرها اجتناب کنید. بدون هدف، احساس گمگشتگی میکنید. این بر سلامت روان شما تأثیر میگذارد.
به عنوان انسان، همه ما نیاز به رشد و رسیدن به خودشناسی داریم. این باعث میشود که به آنچه هستیم و آنچه داریم افتخار کنیم.
۲. نیاز به کنترل
چه چیزی را میتوانیم در زندگی خود کنترل کنیم؟ دومین نیاز جهانی، انگیزه برای کنترل هرچه بیشتر جنبههای واقعیت است.
روانشناس، سوزان فیسک، این بُعد را در مدل نیازهای BUC(k)ET خود، توصیف کرده است. این مورد که در کار پژوهشی او بسیار بر آن تاکید شده است در مجله ادراک اجتماعی انگیزشی منتشر شده است.
شادی از این پایه شروع میشود، از دانستن آنچه میتوانیم کنترل کنیم و آنچه نمیتوانیم.
ما میتوانیم احساسات و افکار خود را کنترل کنیم.
مسئول نحوه واکنش خود به چیزها هستیم.
تصمیماتی را که میگیریم و مسیرهایی را که برای سفر انتخاب میکنیم، کنترل میکنیم.
نمیتوانیم بر سرنوشت یا رویدادهای اجتماعی تسلط داشته باشیم.
قادر به کنترل نظرات دیگران نیستیم.
نمیتوانیم آنچه دیگران انجام میدهند، تصمیم میگیرند یا فکر میکنند را کنترل کنیم.
نیاز به کنترل چگونه میتواند به ما کمک کند؟
اگرچه میدانید که در این زندگی، تمایل به کنترل همه چیز باعث رنج میشود، اما باید یک جنبه را در نظر بگیرید.
مشخص کردن آنچه از دست شما خارج است، اما دانستن اینکه بر کدام حوزهها کنترل دارید، احساسات رفاه شما را تعدیل میکند.
این امر مانع از افتادن شما در دام حالتهایی مانند درماندگی آموخته شده (باور به اینکه هر کاری که انجام میدهید چیزی را تغییر نمیدهد) میشود.
۳. حس شایستگی
ما در چه چیزی خوب هستیم؟ سومین نیاز جهانی شامل لزوم احساس رضایت است، که به معنای لذت بردن از خودکارآمدی است.
«این که به ارزش، استعداد و تواناییهای خود افتخار کنیم، دلیل بر خودبینی یا خودشیفتگی ما نیست. در واقع، این احساس مثبت است که باعث میشود احساس ارزشمندی کنیم، به اهدافمان برسیم و در زندگی شخصی و شغلی رشد کنیم.»
اگر میخواهیم حس شایستگی را در خود پرورش دهیم، باید این کارها را انجام دهیم.
از دیگران یاد بگیریم و الهام بگیریم.
خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم.
به دستاوردهایمان افتخار کنیم.
در آنچه از آن لذت میبریم و در آن خوب هستیم، کار و آموزش ببینیم.
روی استعدادهایمان تمرکز کنیم و اهداف قابل دستیابی تعیین کنیم.
ثابت قدم باشیم.
علاوه بر این، از اشتباهاتمان آگاه باشیم و روی آنها کار کنیم.
حس شایستگی چگونه میتواند به ما کمک کند؟
حس خوب شایستگی، عزت نفس و دیدگاهی را که از خودتان دارید، تقویت میکند. این حس همچون کاتالیزوری عمل میکند که به شما امکان میدهد رویاهایتان را فتح کنید و خود را به عنوان یک انسان بسازید، و تشخیص دهید که ارزشمند هستید و میتوانید به آنچه که برای انجام آن برنامهریزی کردهاید، برسید.
۴. ارتباط
جالب است بدانیم که ارتباط عاطفی، ستون فقرات نیازهای جهانی ما را تشکیل میدهد.
روان درمانگران و روان شناسان بر این باورند که ارتباط بستری است که همیشه در هر مرحله از رشد و تکامل ما به عنوان انسان وجود دارد. گذشته از همه اینها، ما موجوداتی اجتماعی هستیم که برای احساس امنیت، رضایت و شادی، پیوند برقرار میکنیم.
ارتباط به معنای ساختن «قبیلههای» خودمان، شبکههایی از افرادی است که دوستشان داریم و آنها ما را دوست دارند.
دانستن چگونگی ارتباط برقرار کردن به معنای دانستن نحوه عملکرد روابط است: با مراقبت، احترام، عمل متقابل و ارتباط خوب.
کسانی که در هنر ارتباط استاد هستند، همیشه برای دوستان، شریک زندگی، فرزندان، والدین و غیره وقت دارند.
ارتباط عاطفی چگونه میتواند به ما کمک کند؟
ارتباط انسانی نخ طلایی است که رفاه واقعی و حمایت روزانه را ایجاد میکند. بدون این ستون، بدون این نیاز جهانی، احساس تنهایی و گمگشتگی میکنید.
روانشناسی مثبت و انسانگرایانه همیشه منابعی را ارائه داده است که ظرفیتهای اساسی ما را برای شادی، خودشکوفایی و رفاه افزایش میدهد.
کار کردن روی نیازهای جهانی شما، واسطه رفاه شماست.
آبراهام مازلو ادعا کرد که ما یک انگیزه غریزی برای غلبه بر این نیازهای جهانی داریم. گویی یک مکانیسم بیولوژیکی وجود دارد که ما را وادار میکند تا در هرم معروف او از یک مرحله به مرحله دیگر حرکت کنیم.
با این حال، همه برای دستیابی به این ابعاد تلاش نمیکنند. اگر این کار را نکنید، احساس ناراحتی و ناامیدی ظاهر میشود و شروع به رنج کشیدن خواهید کرد.
علاوه بر این، زندگی مدرن گاهی اوقات شما را از آنچه آرزویش را دارید دور میکند.
این ممکن است به این معنی باشد که به خودتان گوش نمیدهید و بیشتر به صداهای خارجی توجه میکنید تا به صدای درونی خود.
بنابراین، همه ما باید بیشتر به یکدیگر گوش دهیم و زمان کمتری را صرف دویدن کنیم.
باید به آنچه در درون ماست توجه کنیم و کمی از فناوری، فشارهای خارجی و خواستههای دیگران جدا شویم.
به هر حال، ما موجوداتی با نیازهایی هستیم که باید به آنها رسیدگی کنیم.
بنابراین، اگر اهداف خود را روشن نمیکنید یا روی آنچه میتوانید کنترل کنید کار نمیکنید یا روابط اجتماعی شما ناقص است، وقت آن رسیده است که تغییراتی ایجاد کنید. سلامت روان شما از شما متشکر خواهد بود.