پرش به محتوا
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • کارآفرینان
  • کارگران
  • اجتماعی
  • فرهنگی هنری
  • علمی پزشکی
  • استان‌ ها
  • گزارش اختصاصی
  • بین‌الملل
  • اخبار ورزشی
  • فضای مجازی
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • کارآفرینان
  • کارگران
  • اجتماعی
  • فرهنگی هنری
  • علمی پزشکی
  • استان‌ ها
  • گزارش اختصاصی
  • بین‌الملل
  • اخبار ورزشی
  • فضای مجازی
×

📢 خبرهای داغ، لحظه‌ای دستت می‌رسه!

اولین کسی باش که از اتفاقات مهم، تحلیل‌ها و اخبار فوری باخبر میشه.
تو هم عضو کانال تلگرام ما شو 🔥

عضویت در تلگرام

چرا مردم آنها را دوست داشتند؟

به گزارش اکو رسانه ، به نقل از دنیای اقتصاد : این روزها بخشی از گفت‌وگوی تازه مهدی مهدوی‌کیا، اسطوره فوتبال ایران در فضای مجازی فراگیر شده است که خیلی جالب و در عین حال تکان‌دهنده به نظر می‌رسد.
  • ۲۶ آبان ۱۴۰۴
  • - ۱۳:۳۰
  • نظر دادن
  • اشتراک گذاری
  • دانلود PDF

مهدوی‌کیا در این بخش، برای اولین بار چگونگی آماده شدن احمدرضا عابدزاده برای بازی ایران و آمریکا در جام‌جهانی ۱۹۹۸ را توضیح می‌دهد. چنان که می‌دانید، احمدرضا عابدزاده در بازی اول آن تورنمنت به دلیل مصدومیت نتوانست مقابل یوگسلاوی به میدان برود و ما آن بازی را یک بر صفر باختیم. او مصدوم بود و بیم آن می‌رفت که بازی دوم برابر آمریکا را هم از دست بدهد. مهدوی‌کیا اینطور تعریف می‌کند: «شب قبل از بازی عابدزاده مرا صدا کرد و به اتاقش برد.

احمدرضا عابدزاده زانوهایش به دلیل مصدومیت حسابی باد کرده بود و اصلا خم نمی‌شد. از من خواست زانوی راستش را بگیرم، بعد از آن حوله‌ای لای دندان‌هایش گذاشت و با یک آمپول بسیار بزرگ، کلی خونابه از زانویش خارج کرد و بعد هم رفت سراغ زانوی چپش. او گفت فردا حتما باید درون دروازه بایستم و با این شرایط خودش را به بازی رساند.»

طبیعتا این خاطره، یا به قول مهدوی‌کیا راز ۲۷ ساله بازتاب زیادی در رسانه‌ها پیدا کرد و نام عابدزاده را یک بار دیگر سر زبان‌ها انداخت؛ نماد همیشگی اعتماد به نفس و اسطوره کم‌نظیر فوتبال ایران که بعد از بیماری سختش در اوایل دهه هشتاد، به طور کلی فوتبال را رها کرد و سراغ زندگی و تمرینات اختصاصی خودش رفت.

برای خیلی‌ها اما، تصویر اساطیری عابدزاده هرگز قابل پاک شدن نیست؛ مردی که بدون اغراق باید گفت خودش یک تیم بود و هر زمان درون دروازه قرار می‌گرفت، خیال ۱۰ بازیکن دیگر و ‌میلیون‌ها بیننده راحت می‌شد. سخن از ورزشکار عجیبی است که در بازی رفت ایران و استرالیا، در پلی‌آف مرگ و زندگی جام‌جهانی، هری کیول را مقابل چشم صد هزار نفر جلوی دروازه خودی دریبل کرد و در بازی برگشت با آن پشتک وارو زدن‌ها در اوج ناامیدی یک مملکت، استارت بازگشت حیرت‌آور تیم ملی به مسابقه را زد. آن هم درست وقتی که آن تماشاگر دیوانه بعد از برتری دو بر صفر استرالیا تور دروازه ایران را پاره کرده بود.

عابدزاده در کنار توانایی‌های کم‌نظیر فنی، شمایل یک ستاره سینمایی را هم داشت؛ با لبخندی جذاب که همیشه گوشه لبش داشت. شاید به ندرت بتوان بازیکنی را پیدا کرد که بازوبند کاپیتانی تا این حد برازنده دستش بوده باشد. او انگار راهبر و بزرگ‌تر به دنیا آمده بود و حیف از همین مصدومیت‌های سنگین بی‌پایان که دوران زیادی از جوانی احمدرضا را گرفت و اجازه نداد او خاطرات بیشتری برای مردم بسازد.

گذشته از اینها اما، بازخوانی این حکایت در مورد عابدزاده شاید بار دیگر نشان بدهد چرا خیلی از مردم تیم ملی آن سال‌ها را آنقدر دوست داشتند و چرا این حس در سال‌های اخیر بسیار کمتر شده است. گذشته از این که آن تیم مربوط به دورانی از زندگی ایرانیان می‌شد که هنوز همه چیز این‌قدر سخت و تیره نشده بود، باید به تفاوت شخصیت بازیکنان هم اشاره کرد.

یکی مثل عابدزاده، غیر از این که از سوی بسیاری از کارشناسان لقب بهترین دروازه‌بان تاریخ فوتبال ایران را گرفته، برای حضور در یک مسابقه مهم ملی به این شکل، به معنای واقعی کلمه جانفشانی می‌کرد. یادمان هم نیست که عابدزاده بابت این کارها منتی بر سر مردم گذاشته باشد. این خیلی فرق دارد با بازیکنان تیمی که هیچ دستاوردی ندارند، اما مردم را «بی‌مغز» یا «کلاغ» خطاب می‌کنند. بیراه نیست که هنوز خیلی از کاربران پای اخبار مربوط به تیم ملی کامنت می‌گذارند: «تیم ملی ما، تیم ۹۸ بود.» شاید هم حق با آنهاست…

Post Views: ۱۲
  • https://ecorasaneh.ir/4twt
  • اخبار مرتبط
  • در گردشگری به وضعیت مثبت پیش از جنگ ۱۲روزه بازگشتیم
  • نوستالژی صدراعظم/آنگلا مرکل چهار سال پس از کناره‌گیری از قدرت چه می‌کند و مردم آلمان درباره او چگونه می‌اندیشند؟
  • «تئاتر ملی» نه بودجه دارد و نه تشکیلات/ جشنواره‌های ما یک جور رفع تکلیف‌اند
  • تبادل نظر

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • آخرین اخبار
  • در گردشگری به وضعیت مثبت پیش از جنگ ۱۲روزه بازگشتیم
  • نوستالژی صدراعظم/آنگلا مرکل چهار سال پس از کناره‌گیری از قدرت چه می‌کند و مردم آلمان درباره او چگونه می‌اندیشند؟
  • «تئاتر ملی» نه بودجه دارد و نه تشکیلات/ جشنواره‌های ما یک جور رفع تکلیف‌اند
  • هند چهارمین اقتصاد بزرگ جهان خواهد شد
  • فریب قندهای طبیعی را نخورید/شیرینی‌های رژیمی جایگزین مناسبی برای بیماران دیابتی نیستند
  • اشتباهات داوطلبان کنکور برای انتخاب رشته/ چرا تراز نمرات امسال تغییر کرد؟
  • فرانسوی‌ها، رمان‌خوان‌ها را کتاب‌خوان واقعی نمی‌دانند
  • افزایش ۶۰ درصدی قیمت شیر خام طی ۵ ماه / کوتاهی وزارت کشاورزی در نظارت
  • چرا مردم آنها را دوست داشتند؟
  • تامین انرژی با نقشه جدید
  • بغداد روی طناب توازن‌
  • جنگ قادسیه در برابر مجسمه شاپور و والرین
  • بلک فرایدی در ایران چگونه به یک تقلید کورکورانه تبدیل شد؟/ تخفیف‌هایی که بیشتر توهم هستند تا فرصت
  • سبک جدید اجاره‌نشینی؛ مسافرخانه یا پانسیون؟
  • استاندار ایلام: رسانه‌ها محور گفت‌وگوی مشترک و توسعه مرزی باشند
  • شمس لنگرودی مثل حافظ با طنز معنای زندگی را بازسازی می‌کند
  • پشت پرده ساخت‌وساز در حریم کاخ گلستان؛ چه کسی سود می‌برد؟
  • کلنگ‌زنی پروژه‌های آبرسانی به پنج روستای بخش جزمان شهرستان هلیلان
  • تجدید میثاق کارکنان کتابخانه‌های عمومی ایلام با آرمان‌های شهدا
  • ترامپ چه چیزی به بن سلمان خواهد داد؟ / آمریکا به عربستان چیزی نمی‌دهد که به ضرر اسرائیل باشد / ریاض باید هزینه خرابکاری‌های واشنگتن را بر عهده بگیرد
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • کارآفرینان
  • کارگران
  • فرهنگی هنری
  • اجتماعی
  • علمی پزشکی
  • ورزشی
  • بین‌الملل
  • فضای مجازی
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • کارآفرینان
  • کارگران
  • فرهنگی هنری
  • اجتماعی
  • علمی پزشکی
  • ورزشی
  • بین‌الملل
  • فضای مجازی

ECORASANEH NEWS AGENCY

Facebook Twitter Youtube Telegram Whatsapp Instagram Linkedin

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تحلیلی اکورسانه بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

جستجو
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • کارآفرینان
  • کارگران
  • اجتماعی
  • فرهنگی هنری
  • علمی پزشکی
  • استان‌ ها
  • گزارش اختصاصی
  • بین‌الملل
  • اخبار ورزشی
  • فضای مجازی