شمس لنگرودی مثل حافظ با طنز معنای زندگی را بازسازی می‌کند

رحمان کاظمی، نویسنده کتاب «جنون، خرد و سوررئالیسم؛ شناختی از شعر شمس لنگرودی» گفت: شمس لنگرودی افزون بر بازی ساخت هنری تصویر بی‌سرانجام و بی‌معنای زندگی، کوتاهی و ناپایداری آن را به شکل برف نشان می‌دهد که چقدر سریع آب و در زمین محو می شود اما بر خلاف خیام، مثل حافظ به بازسازی معنای زندگی از طریق طنز و خوانش انتقادی سازوکار جهان می‌پردازد و در تجربه زیسته او امید به زندگی جاری است.

به گزارش اکو رسانه ، به نقل از خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا یکی از پرمخاطب‌ترین شاعران دهه‌های اخیر ایران، شمس لنگرودی است که شعرهای سپید او در میان گروه‌های مختلفی از علاقه‌مندان ادبیات به گرمی مورد استقبال قرار گرفته است. شمس لنگرودی از نخستین کتابش نشان داده که سوررئالیسم را به عنوان یکی از ظرفیت‌های تازه و بدیع بیان در شعر مدرن می‌پسندد و به‌تدریج با بررسی بیشتر و پژوهش در شعر ایران و آشنایی عمیق‌تر با شعر جهان ظرفیت‌های افزون‌تری از آنچه سوررئالیسم اولیه داشت به شعر معاصر فارسی بخشیده است. همین عامل باعث شده رحمان کاظمی در کتاب «جنون، خرد و سوررئالیسم؛ شناختی از شعر شمس لنگرودی» که اخیراً توسط نشر مروارید عرضه شده، تاثیر این مکتب ادبی را بر اشعار شمس بررسی کند.

به بهانه فرارسیدن زادروز شمس لنگرودی گفت‌وگویی با رحمان کاظمی، نویسنده «جنون، خرد و سوررئالیسم؛ شناختی از شعر شمس لنگرودی»، داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

انگیزه شما از نگارش این اثر پژوهشی چه بود؟

هدف اصلی من نوشتن کتابی در چارچوب نقد و نظریهٔ ادبی مدرن و مبانی مکتب ادبی سوررئالیسم بود که تحلیلی روشمند از آثار شعری ارائه دهد و در این راستا یکی از پرمخاطب‌ترین شاعران معاصر را انتخاب کردم تا کتاب مرجعی برای نقد و تحلیل شعر بیافرینم.

مهمترین ویژگی اشعار شمس لنگرودی از نظر ساختاری و فنی چیست؟

ساختار شعر او از آفرینش منظومه تا شعر گفتار و حکمت‌وارگی با تخیل پهناور، دلالت‌های ضمنی فراوانی دارد که سوررئالیستی تلقی می‌شود. زبان گفتار و تنوع واژگان او پیوند زبان روزمره با طبقات مختلف اجتماعی ایران را بازتاب می‌دهد و باژگونی اسطوره‌ها، طنز اجتماعی و بن‌مایه‌های عاشقانه و اضطراب هستی‌شناسانه در شعر او در یک نقطه تلاقی کرده‌اند.

تا چه اندازه به سهل و ممتنع بودن اشعار شمس لنگرودی معتقدید؟

مهمترین ویژگی شعر او سهل و ممتنع بودن است، چون فهم لایه‌های نخستین آن برای عموم ممکن ولی دسترسی به لایه‌های ضمنی شعر او برای همه ممکن نیست، بلکه نیازمند دانش تاریخی و دینی و عرفانی و فلسفی است. شبیه شمس، شعر سرودن ممتنع است مگر اینکه شاعری به اندازه او بتواند مطالعات وسیع و تجربه زیسته پهناور و دغدغه فلسفی داشته باشد.

یک شعر، بعضی مختصات ظاهری که ممکن است آن را به اثری سوررئال شبیه کند، چه ویژگی‌های بنیادینی باید داشته باشد تا بتوان آن را سوررئال دانست؟

سوررئالیسم شورشی علیه زیبایی‌شناسی جهان مدرن در زبان و محتواست. طنز و تناقض و کشف جهان‌های بیگانه و سوررئال و جمع آنها در یک نقطه برای فراتر رفتن از ابتذال زندگی روزمره با واکاوی ضمیر ناخودآگاه فردی و جمعی همان فراواقع گرایی یا سوررئالیسم است.

شمس لنگرودی در عناصر سوررئال اشعارش، بیشتر تحت تاثیر چه شاعرانی بوده است؟

به اذعان خود شمس لنگرودی، او از لورکا و ریتسوس تاثیر پذیرفته است اما تاثیر شعر شاملو و فروغ فرخزاد و سپهری نیز در گرایش او به سوررئالیسم قابل تامل است. البته تحقیق و پژوهش او در انواع سبک‌های شعر فارسی، به ویژه سبک هندی که در کتاب «گردباد شور جنون» به آن پرداخته، بر غنای زبان سوررئالیستی او افزوده است.

جایگاه شعر سوررئال را در ادبیات امروز، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شعر سوررئال با هوشنگ ایرانی جرقه زد. مجله «خروس‌جنگی» بازتاب شعر سوررئالیستی بود و موج نو احمدرضا احمدی هم بخشی از آن را نمایندگی کرد. در اشعار یدالله رویایی و فروغ فرخزاد نمونه‌های خوبی تولد یافت ولی سهراب سپهری را می‌توان قبل از شمس لنگرودی نمونه شاخص شاعر سوررئالیستی دانست. شاعران دیگری مثل رضا براهنی، صفارزاده، سیدعلی صالحی و باباچاهی تجربه‌های خوبی از شعر سوررئالیستی دارند. قیصر امین‌پور در کتاب‌های «آینه‌های ناگهان» و «دستور زبان عشق» نمونه‌های خوبی از شعر سوررئالیستی دارد. در کل هر شعری که تخیل و تصویر تازه ارائه دهد بر مرز سوررئالیسم حرکت می‌کند اما در مطالعات ادبی بسامد یک عنصر شعر، مبنای داوری منتقد ادبی و پژوهشگر قرار می‌گیرد.

شما در کتاب اشاره کرده‌اید که رویکرد سوررئالیستی شمس لنگرودی حتی در انتخاب نام برای کتاب‌هایش خود را نشان می‌دهد. ممکن است در این باره توضیح دهید؟

نامگذاری کتاب‌ها با دقت و وسواس زیاد انجام شده تا جهان زیسته اورا بازتاب دهد. در «جشن ناپیدا»، «ملاح خیابانها»، «نت‌هایی برای بلبل چوبی»، «باغبان جهنم» و «رقص با گذرنامه جعلی» ترکیب‌های سرشار از طنز و تناقض و آیرونی در کاربرد نامتعارف ترکیب‌ها آشکاراست.

لطفاً به طور خاص درباره جایگاه طنز در اشعار شمس بگویید.

شمس لنگرودی از انواع شگردهای طنزپردازی استفاده می‌کند. وی با تغییر لحن در جملات، ترکیب گونه‌های مختلف زبانی در شعر، وارونه‌نمایی، آیرونی و گروتسگ، با کاربرد افعال نامتعارف، ترکیب گونه‌های مختلف طبقات اجتماعی و باژگونی اسطوره، طنز تراژیک می‌آفریند.

لطفاً درباره تجلی رویا در شعر شمس لنگرودی نیز توضیح دهید. در شعری اشاره کرده که «انسان / عروسکی است / که خواب می‌بیند / و رویاهایش را زندگی می‌کند». این باور از کجا نشئت می‌گیرد؟

سوررئالیست‌ها واقعیت را بازتاب رویای انسان و تضادها و کشمکش‌های زندگی را ناشی از تضاد و تناقض رویاهای انسان با واقعیت می‌دانستند. ایسم‌ها در جهان، رویای کسانی بودند که جهان را به شکل کنونی درآورده‌اند و برکامیابی بشر نیفزوده‌اند.

کدام یک از مولفه‌های سوررئال در شعر شمس لنگرودی جلوه بیشتری دارد؟

بیشترین بسامد مولفه‌های سوررئال در کتاب‌های بیست‌ویک‌گانه شمس لنگرودی شامل نگارش خودکار، طنز، رویا و نگره اقلیمی است.

لطفاً تاثیر اندیشه‌های خیام بر شمس لنگرودی را نیز تشریح کنید.

خیام در کنار روایت خطی حرکت انسان در جهان به جاودانگی در لحظه می‌اندیشد و به نظریه بازی در جهان اشاره می‌کند. درخیامیت یا خیامی‌گری، افزون بر دم‌غنیمتی و شادخواری، نوعی ساخت‌شکنی هم دیده می شود؛ گریز از نظام پدرسالار با تصاویری که از کوزه و سبزه می‌سازد بر شکنندگی و ناکامی هستی انسانی در جهان تأکید می‌کند. شمس لنگرودی افزون بر بازی ساخت هنری تصویر بی‌سرانجام و بی‌معنای زندگی، کوتاهی و ناپایداری آن را به شکل برف نشان می‌دهد که چقدر سریع آب و در زمین محو می‌شود اما بر خلاف خیام، مثل حافظ به بازسازی معنای زندگی از طریق طنز و خوانش انتقادی سازوکار جهان می‌پردازد و در تجربه زیسته او امید به زندگی جاری است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو