سقوط از بام افتخار! | تلف شده‌های ورزش و سینما

فهرستی کوچک و جمع و جور از ضد قهرمانان ایرانی در حوزه‌های انتحار، قتل، قمار، حبس، اعتیاد و قاچاق

به گزارش اکو رسانه ، به نقل از هفت صبح|   ابراهیم افشار در کتاب «از نفس افتاده»‌‌ ۳۹‌روایت تراژیک از زندگی سرشناس‌ترین چهره‌های ورزش ایران را به رشته تحریر درآورده ‌‌که مشتی نمونه از خروارها ره گم‌کردگان مشهور هستند. فهرستی کوچک و جمع و جور از ضد قهرمانان ایرانی در حوزه‌های انتحار، قتل، قمار، حبس، اعتیاد و قاچاق که می‌تواند به‌راحتی ۳۹۰ یا بیشتر هم باشد.

تلف شده‌هایی که هر کدام می‌توانستند سال‌های سال از قِبَل بازو نان بخورند و بر صدر بنشینند و قدر ببینند اما در بزنگاهی حساس راه را از چاه تشخیص ندادند و به بیراهه رفتند تا اندک‌اندک تشت رسوایی‌شان از بام بیفتد و قدرت و مکنت حاصل از سال‌ها ممارست و تمرین را با خوشی‌های زودگذر تاخت بزنند و سر از بیغوله‌ها و دوستاق خانه‌هایی در بیاورند که در خواب هم نمی‌دیدند.

 

آدم‌های مشهوری که چه در ورزش چه در هنر و سیاست می‌توان تا ساعت‌ها اسامی‌شان را لیست کرد و تا ساعتی قبل از رسانه‌ای شدن کردارشان، کمتر کسی می‌توانست حدس بزند به چنین سرانجامی دچار می‌شوند. فردی دانشمند چون محمدعلی نجفی که چهار دهه نامش با وزارت و بلدیه و شورای شهر گره خورده بود و فقط کت و شلوار ریاست‌جمهوری بود که بر تنش پرو نشده باشد، در یک بعد‌از‌ظهر غمگین خودش را به نخستین کلانتری سر راه معرفی کرد و گفت: «دو ساعتی می‌شود که همسر جوانم را در حمام خانه کشته‌ام!»

این صحنه اگر در یک شاهکار سینمایی هم به تصویر کشیده می‌شد انگ «غیر باور بودن» و «دست‌کم گرفته شدن مخاطب» می‌خورد ولی شد آنچه باید نمی‌شد و او و طرفدارانش حتی فکرش را هم نمی‌کردند که چند ماه بعد از رونمایی از همسر جوانش در شبکه‌های اجتماعی، سرنوشتی چنین خونین انتظار جفت‌شان را بکشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو