از یک جامعه ی آنومیک چه می دانیم؟
جامعه آنومیک اصطلاحی است که ابتدا توسط جان کارلوس ژانسن، یک جامعهشناس فرانسوی، مطرح شد. این مفهوم به وضعیتی اشاره دارد که در آن ارزشها، انگیزهها و نظامهای اجتماعی و فرهنگی ضعیف شده و افراد دچار نارضایتی و عدم رضایت از زندگی میشوند.
جامعه آنومیک معمولاً به وضعیتهایی اشاره دارد که در آن افراد دچار احساس ناتوانی و تنهایی، از دست دادن ارتباطات اجتماعی، کاهش اعتماد به نفس و کمبود هدف در زندگی میشوند. این وضعیت ممکن است به دلیل عوامل مختلفی از جمله تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فناوری، و حتی اختلالات روانی و رفتاری ایجاد شود.
به طور کلی، جامعه آنومیک وضعیتی است که در آن افراد دچار بیتفاوتی، ناتوانی و عدم تعلق به جوامع خود میشوند و ممکن است باعث بروز مشکلات رفتاری، اجتماعی و روانی گردد.
آنومیا در یونان باستان به معنای فاقد قانون ( ناعادلانه) ، بی اخلاقی( غیرقابل ارزشیابی با اخلاق) به کار برده شده است. در تعابیر مختلفی که از این مفهوم شده نوعی اغتشاش و بی نظمی است که بالاخره نمی توان پی برد که بار مثبت دارد یا بار منفی. زیرا گرچه در بیشتر متون منفی به کار می رود ولی جاهایی نشان دهنده یک جریان ساخت شکنانه است، مثل اینکه یک سنتی را می شکند، یک بندی را پاره می کند و یا قیدی را آزاد می کند که نهایتا برداشتی مثبت است.
اختلالات رفتاری در یک جامعه آنومیک
اختلالات رفتاری در یک جامعه آنومیک ممکن است ناشی از عدم تطابق بین ارزشها، انتظارات اجتماعی و فرصتهای موجود باشد. وقوع این اختلالات ممکن است به دلیل عدم استقرار یا ناپایداری اقتصادی، تفاوتهای اجتماعی یا فرهنگی، تغییرات در ساختار خانواده، و احساس عدم امنیت اجتماعی باشد.
بعضی از اختلالات رفتاری که در یک جامعه آنومیک ممکن است رخ دهند عبارتند از:
۱.افزایش خشونت و جرم: افزایش بیکاری و نابرابری اقتصادی میتواند باعث افزایش خشونت و جرم در جامعه شود.
۲. افزایش مصرف مواد مخدر: برای فرار از واقعیتهای ناامیدکننده و فشارهای اجتماعی، برخی افراد ممکن است به مصرف مواد مخدر روی آورند.
۳. افزایش اختلالات روانی: ناپایداری اقتصادی و فشارهای اجتماعی میتواند باعث افزایش اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و استرس شود.
۴. افزایش خودکشی: عدم امید به آینده و احساس عدم ارزشیابی میتواند باعث افزایش موارد خودکشی در جامعه شود.برای مقابله با این اختلالات، لازم است که سیاستها و برنامههایی اجرا شود که به توازن اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی کمک کنند. ارتقاء اقتصاد و ایجاد فرصتهای شغلی، تقویت خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی، و ارائه خدمات بهداشتی و روانی موثر میتواند به کاهش این اختلالات کمک کند.
آیا ایران یک جامعه ی آنومیک است؟
بررسی وضعیت جامعه ایران از لحاظ آنومی به عنوان یک جنبه از جوامع آنومیک، میتواند به تحلیلهای مختلف وابسته به شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بستگی داشته باشد. در برخی این تحلیلها، ممکن است برخی از ویژگیهای جامعه ایران به عنوان علائم آنومی را داشته باشد، اما برای اینکه یک کشور به عنوان جامعه آنومیک شناخته شود، نیاز به بررسی دقیق و گستردهتر از وضعیت اجتماعی و فرهنگی آن داریم.
برخی از علائمی که ممکن است در جامعه ایران به عنوان نشانههای آنومی شناخته شوند شامل افزایش رویدادهای اجتماعی ناخوشایند مانند بیکاری، فقر، ناتوانی در دسترسی به خدمات اجتماعی و بهداشتی، کاهش اعتماد به نظام و احساسات ناامیدی و بیتوجهی اجتماعی میشوند.
دکتر ناصر فکوهی استاد انسانشناسی دانشگاه تهران در مورد وضعیت ایران می گوید:
آنچه در طول سالهای سال در ایران گسترش یافته و خطر اساسی در زمینه اجتماعی و فرهنگی به شمار میآید، آن است که بیکفایتی و بیمسئولیتی ِ برخی از مدیران، سبب شده موقعیتهای شکننده واقعی را به شدت در جهت منفی بزرگ جلوه دهند: ما با تناقضی اساسی روبرو هستیم و آن اینکه: در حال حاضر نه هیچ کاری نسبتاً سادهتر از جلب اعتماد مردم به مسئولان وجود دارد و نه هیچ کاری نسبتاً سادهتر از سلب این اعتماد.
این البته در شرایطی یک واقعیت به حساب میآید که ما با جامعهای به شدت جوان و به شدت عاطفی روبرو باشیم، که هستیم، جامعهای که در آن احساسات و عواطف و واکنشها و خودنماییها و توهمها و خیالبافیها در هر جهتی، حرف اول را میزنند، و عقلانیت و تأمل و دوربینی و تعقل حرف آخر را.
در این موقعیت و برغم این شرایط، اگر خواسته باشیم پاسخی برای پرسشهای خود و چارهای برای گرفتاریهای خویش بیابیم، دست کم در کوتاه مدت «راهحلهای نسبتاً ساده» ای هم داریم:
اینکه برای نمونه کمتر مردم را زیر فشارهای بیهوده و بیحاصل و از سر ِ تعصب به دلیل سبکهای زندگی متفاوتشان با آنچه ممکن است مسئولان تصور کنند تنها سبک زندگی «درست» به حساب میآید، بگذاریم؛ اینکه خود را برای کودکان و جوانان ِ مردم، دلسوزتر از پدر و مادر آنها ندانیم و بر آن نباشیم که همه را حتی در بالاترین سنین دائم «تربیت» و «نصیحت» کنیم؛ اینکه مردم را جدی بگیریم و به آنها اعتماد کنیم و آنها را به چشم کودکان سرکش و شرور نبینیم. اینها راهحلهای سختی نیستند و البته در دراز مدت مشکلات ما را حل نمیکنند، اما دست کم در کوتاه و میان مدت، شاید بتوانند اعتماد اجتماعی را بالا برده و خطر آنومی را در جامعه کاهش دهند.
شیوه ی انطباق با شرایط آنومی
مرتن جامعه شناسی است که آنومی را ناشی از فروپاشی ساختار فرهنگی می داند و معتقد است زمانی این نوع آنومی رخ می دهد که تمایز مادی بین ارزشها و اهداف فرهنگی به وجود بیاید. وی از چهار شیوه انطباق با شرایط آنومیک صحبت می کند.
- شیوه همسازی و همرنگی: که ایرانی ها در این زمینه خیلی قوی هستند، زیرا چاره ای نداشته اند. در یونان قدیم وقتی که طراحی شهری می شود، نشست گاههایی را برای شهروندان تعبیه می نمایند تا شهروندان در این مکان ها بتوانند با یکدیگر تبادل فکر کنند. ولی در ایران چنین مفهومی بنام شهرسازی یا طراحی شهری وجود ندارد. در متن های قدیمی ایران به کلمه شهرساز بر نمی خوریم ولی معمار داریم، که امروز نیز شهرسازی ما زیر سیطره معماران است. در همسازی و همرنگی هم هدف های فرهنگی وجود دارد و هم وسایل نمادی شده.
- شیوه دیگر انطباق، نوآوری است که این روزها نوآوری در بزهکاری رایج شده است.
- شیوه دیگر انطباق، مقررات گرایی است: قائل بودن به یک اصالت شکلی، مانند بروکرات هایی که فقط به تبصره و قانون فکر می کنند و نمی گذارند کار پیش برود.
- شیوه دیگر انطباق، انقلابی گری و شورشگری است. در اینجا می تواند هم هدف های مثبت هم منفی وجود داشته باشند.
* در این یادداشت از مقاله اختلالات رفتاری جامعه آنومیک و بحران هویت جوانان نوشته ی سید محسن مدنی بجستانی وام گرفته شده است.