به گزارش اکو رسانه ، به نقل از سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – فریبا حیدرپور: خوزستان مهد پرورش نویسندگانی است که برخی از آنها با آثار خود موجب تحولات اساسی در ادبیات معاصر شدند. ادبیات بومی خوزستان یکی از نحلههای ادبیات داستانی است که در دهه ۱۳۴۰ شمسی شکل گرفت و در درون خود نویسندگان و آثار برجستهای را نیز پرورش داد و خلق کرد. در این دوره پرتحول که ریشههای آن تقریباً از آغاز سالهای ۱۳۰۰ پا گرفته بود بود، آثار مهمی در عرصه هنر و ادبیات ایران از جمله داستاننویسی به وجود آمد.
دهه چهل شمسی یکی از دورههای پرتکاپوی جامعه ایرانی در زمینه مسائل و مناسبات اجتماعی است. آزمایشگری در زمینههای شکل و محتوا، توجه به مضمونهای تازه و بکر و نیز موفقیتها و موضوعهایی که تاکنون برای خوانندگان ناشناخته بود، از نکاتی هستند که میتوان بهعنوان برخی از ویژگیهای ادبیات داستانی این دوره نام برد. به وجود آمدن اولین داستان بومی به صورت مکتوب در استان خوزستان و اینکه از کجا شروع شد و چگونه داستانهای محلی و بومی روند انتشار خود را در روزنامهها، مجلات و یا کتاب سیر میکردند، دستمایه این گزارش شد.
نویسنده و پژوهشگر خوزستانی در مورد سیر و آغاز داستاننویسی در استان خوزستان گفت: در توضیح داستان بومی خوزستان، تاریخ چندان دقیقی نداریم و به نظر میرسد در مجلات دهه ۲۰ و۳۰ و مجلات محلی که در شهرهایی مثل آبادان یا اهواز منتشر میشد، داستانهایی بوده است اما اینکه چه داستانهایی بوده که حالا از بین یا از یاد رفته است، مشخص نیست.
آرش آذرپناه افزود: آنچه در تاریخ ادبیات داستانی ایران، مدون و موجود است، نشان میدهد یکی از اولین بومی نویسها و اقلیمی نویسها در خوزستان منوچهر شفیانی بود و آغاز رسمی داستاننویسی در خوزستان با نام شفیانی گره خورده است که بهصورت اتفاقی احمد شاملو او را کشف کرد و اولین داستانهایش را در مجله خوشه به چاپ رساند. بعدها داستانهای شفیانی در قالب یک مجموعه چهار پنج داستانی به نام معاملهچیها، در تبریز چاپ شد که همه داستانها در روستاهای بختیارینشین خوزستان میگذشت و سپس در دهه ۵۰ همه این داستانها به صورت یک کتاب به نام قرعه آخر به چاب رسید.
وی با تشریح اینکه به صورت تقریبی و رسمی منوچهر شفیانی را به نام اولین بومی نویس و روستایی نویس خوزستان میشناسیم، گفت: پس از شفیانی در دهه ۵۰، راهش را بهرام حیدری ادامه داد. حیدری داستانهایی کاملاً بومی مینوشت که در لالی و مسجدسلیمان میگذشت و حتی دیالوگها را با لهجه محلی مینوشت و هنوز این داستانها با عنوان داستانهای پیشرو ادبیات بومی خوزستان خوانده میشوند و به طور متداول داستانها در دهه ۴۰ و ۵۰ در مجلات ادبی چاپ میشد. مثل داستانهای شفیانی که ابتدا در خوشه چاپ و بعد به صورت کتاب منتشر شد و کتاب اصلی با عنوان «قرعه آخر» بعد از مرگ شفیانی منتشر شد. حیدری نیز در مجلات قلم میزد و مجموعه کامل داستانهایش اول در مجموعه لالی منتشر شد و سپس در دو مجموعه «زنده پاها و مرده پاها»، «به خدا که میکشم هرکس که کشتم» را تا زمان مهاجرت ادامه داد. روند چاپ داستان اینگونه بود که داستانها در مجلات چاپ و بعد در قالب کتاب انتشار مییافت.
نویسنده «برادر وسطی مینا» ادامه داد: گوشههایی از پیشینه داستان بومی جنوب را باید در استان فارس و یا بوشهر جستوجو کنیم. هرچند این مرزها در دهه ۴۰ به دلیل ارتباطاتی که خطه جنوب در ادبیات با هم داشت، کمی مبهمتر بوده و به خصوص با توجه به مسئله نفت اینها را خیلی از هم جدا نمیکردیم. مثلاً امین فقیری؛ یکی از پیشگامان روستایی نویس شیراز نیز در دهه ۴۰ «دهکده پرملال» را منتشر کرد که چند داستان کتاب را بر اساس باورهای بومی زاگرسنشینان نوشته است و خیلی به خوزستان هم بیارتباط نیست. بعد از او احمد محمود؛ یکی از بزگترین بومی نویسهای خوزستان است؛ هرچند در فضای شهری مینوشت.
وی در بخش دیگری از سخنانش به تفاوت احمد محمود با نسل شفیانی و حیدری پرداخت و افزود: تفاوت احمد محمود با نسل شفیانی و حیدری در این است که احمد محمود داستانهایش را در فضای شهری مینوشت و معمولاً پسزمینه داستانها در شهر اهواز بود. بر همین اساس احمد محمود را میتوان از مهمترین بومینویسها و شهرینویسان خوزستان برشمرد. این جریان در دهه ۶۰ ادامه پیدا کرد و افراد دیگر که عمدتاً از این دو نحله یا گرایش تقلید میکردند، کارهایشان را چاپ کردند. افرادی مثل محمد ایوبی، احمد آقایی و.. در این زمینه داستان نوشتند.
نویسنده «شماره ناشناس» اضافه کرد: در اواخر دهه ۶۰ نوعی بومینویسی شهری مختص به خوزستان شکل گرفت که عمدتاً داستانهایی معمایی و شبهپلیسی مینوشتند. در این خصوص باید به اصغر عبداللهی اشاره کرد که از مکتب اصفهان بود و در نهایت داستانهایش رنگ و بوی مکتب جنوب داشت و در فضای شهری و بندری شکل میگرفت. در مورد ناصر تقوایی نیز این موارد وجود دارد. تقوایی داستانهایش را در اواخر دهه ۴۰ منتشر کرد و به نوعی جامعه صنعتی، بندری جنوب مدنظرش بود. داستانهای تقوایی از یک طرف با شهرهای بومی و بندری و از طرفی دیگر با مسئله صنعت نفت گره میخورد. به این ترتیب این داستانها تا اواخر دهه ۶۰ ادامه داشت. ولی متاسفانه در یکی دو دهه اخیر کمتر این گرایشها را در بین داستاننویسان خوزستانی میبینیم و امیدواریم هرچه هست زنده بماند. به هرحال جملهای که «مارکز» میگوید، جمله مهمی است که: «ما باید برای جهانی شدن از مسیر بومینویسی گذر کنیم» و معتقدم این مسیر، میتواند چراغ راهی برای نویسندگان خوزستانی باشد.
وی با گریزی به پیشینه داستاننویسی در کشور عنوان کرد: روند داستاننویسی در ایران از حدود ۱۰۰ سال پیش با جمالزاده و هدایت با تقلیدی از داستان کوتاه غرب آغاز شد و در دهه ۲۰ و ۳۰ داستانها تقلیدی از حجازی و جمالزاده و یا تقلیدی از هدایت عمدتاً در فضای شهرها بود و یا اگر در فضای روستاها بود فضای دقیقی نبود که اقلیم یا بوم آن روستا را نشان دهد. از اواخر دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰، داستان بومی و روستایی که اقلیم مشخص داشت شروع شد و دو مجموعه ویژه در تاریخ داستان ایران متشکل از منوچهر شفیانی و دیگری بهرام حیدری خوزستانی بود که درخشیدند.
غلامرضا رضایی نویسنده خوزستانی هم اولین داستان منتشر شده در استان خوزستان را مختص به منوچهر شفیانی دانست و گفت: منوچهر شفیانی اهل مسجدسلیمان و از پیشگامان داستان در عرصه روستا است داستانهای شفیانی انعکاسی از خرده فرهنگها، باورها، سنت و شیوههای خاص زندگی مردمان در جغرافیای بهویژه فرهنگ بختیاری است.
رضایی عنوان کرد: شفیانی داستانهایش در جنگ خوشه به سردبیری شاملو به چاپ میرسید و پیشینه داستانها اول به مجلاتی مانند خوشه برمیگردد. بعد از شفیانی نویسنده همشهریاش بهرام حیدری و نویسندگان دیگری چون امین فقیری رویکردی به این نوع داستانها نشان دادند.
وی که در کتاب دریچه جنوبی کار مشترک با کورش اسدپور، تاریخچه شکلگیری قصه کوتاه در خوزستان را در بستر تاریخ معاصر ادبیات، مورد پژوهش قرار داده است، گفت: ناحیه جنوب و استان خوزستان به علت شرایط اقلیمی و روند صنعتی شدن و مدرن شدن تاثیر بسزایی در بالندگی هنر و ادبیات معاصر داشته است. در کتاب دریچه جنوبی تلاش کردیم به مبحث داستان اقلیمی و تأثیر اقلیم در داستان، تجزیه و تحلیل رونق داستان کوتاه در دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ و همچنین به چگونگی شکلگیری و ویژگیهای ادبیات داستانی خوزستان بپردازیم.