خشکسالی؛ از فاجعه تا امید تراژیک

به گزارش اکو رسانه ، به نقل از آرمان امروز- گروه جامعه: بحران آب دیگر فقط یک خبر تکراری در رسانه‌ها نیست؛ با توجه به ذخایر آب و همچنین کاهش محسوس بارندگی به مسئله‌ای بدل شده که نفس زندگی را نشانه گرفته است.

خشکسالی-روندی که در نیم قرن اخیر کم‌سابقه تلقی می‌شود. سال آبی اخیر (۱۴۰۳-۱۴۰۴) با کاهش چشمگیر بارش‌ها همراه بود؛ میانگین بارش کشوری در این سال آبی حدود ۱۴۸ میلی‌متر ثبت شد که کاهش تقریبی ۴۱ درصدی نسبت به میانگین بلندمدت را نشان می‌دهد. داده‌های مقایسه‌ای نشان می‌دهد طی سال آبی جاری، بارش‌ها در مقایسه با مدت مشابه در دوره‌های پیشین حدود ۴۰ درصد کاهش داشته‌اند. هر چند داده‌های عمومی بین‌المللی میزان متوسط بارش کل کشور در سال ۲۰۲۴ را حدود ۲۳۵.۱۹ میلی‌متر گزارش کرده‌اند که نمایانگر نوسانات شدید اقلیمی است. طبق داده‌های سازمان هواشناسی کشور، از ابتدای فصل تا اول آبان، مجموع بارش‌ها در کل کشور تنها ۱.۷ میلی‌متر ثبت شده است، در حالی که متوسط بلندمدت این دوره حدود ۶.۱ میلی‌متر است، به این معنا که بارش‌ها ۷۲.۱ درصد کمتر از نرمال بلندمدت بوده‌اند. این کاهش شدید، نشانه تداوم روند خشکسالی در بسیاری از مناطق کشور است و فشار مضاعفی بر منابع آب سطحی و زیرزمینی وارد می‌کند. آمارهای مهرماه نیز نشان‌دهنده وضعیت بحرانی کم‌بارشی است؛ تا روز ۱۹ مهر، بارش میانگین کشور تنها ۱.۳ میلی‌متر گزارش شده، در حالی که میانگین بلندمدت این بازه ۳ میلی‌متر است که کاهش تقریبی ۵۷.۳ درصدی نسبت به نرمال را نشان می‌دهد. این داده‌ها نشان می‌دهند حتی در آغاز پاییز، بسیاری از استان‌ها با خشکی شدید مواجه شده‌اند و روند کم‌بارشی نسبت به سال‌های گذشته شدت گرفته است.

خشکسالی-درد مردم از خشکسالی را می دانم
«ما نمی‌خواهیم مشکلی را در بخشی از کشور حل کنیم، اما برای منطقه‌ای دیگر یا برای نسل‌های آینده معضلی تازه بیافرینیم. هدف، دستیابی به راه‌حل‌های جامع، پایدار و بدون تبعات منفی است.» این صحبت های مسعود پزشکیان است که نشان می دهد که مشکلات خشکسالی به عنوان ابر بحران کشور را به خوبی درک کرده است.
او گفته است: «اجرای هر تصمیمی در حوزه آب بدون توجه به ملاحظات محیط‌زیستی، هرچند ممکن است به‌طور مقطعی نیازهایی را برطرف کند، اما آینده‌ای تاریک برای کشور رقم خواهد زد و سرزمین ما را در معرض بیابانی‌شدن قرار خواهد داد.» وی با تاکید بر ضرورت توجه ویژه به ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین منافع ذی‌نفعان مختلف در تمامی طرح‌ها و راهکارهای پیشنهادی تصریح کرد‌: ما نمی‌خواهیم مشکلی را در بخشی از کشور حل کنیم، اما برای منطقه‌ای دیگر یا برای نسل‌های آینده معضلی تازه بیافرینیم. هدف، دستیابی به راه‌حل‌های جامع، پایدار و بدون تبعات منفی است. رئیس‌جمهور با ابراز تأسف از پیامدهای توسعه نامتوازن و تصمیمات غیرکارشناسی در گذشته تصریح کرد: بی‌توجهی به رویکرد علمی و محیط‌زیستی در توسعه شهرها و استان‌ها، کشور را با چالش‌های گسترده کنونی مواجه کرده است. طرح‌هایی مانند انتقال آب از خلیج‌فارس بسیار پرهزینه و از نظر اقتصادی به‌صرفه نیستند‌. در حالی‌که سالانه حدود ۷ میلیارد مترمکعب آب از حوضه‌های آبریز کشور به خلیج‌فارس می‌ریزد، اما مردم استان‌های مرکزی و جنوبی با کم‌آبی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. این نشان می‌دهد که در مدیریت منابع آبی، از ظرفیت‌های طبیعی کشور به‌درستی استفاده نشده است. دکتر پزشکیان تأکید کرد: درد مردم اصفهان، چهارمحال و بختیاری و سایر استان‌های درگیر بحران آب، درد من نیز هست. دولت موظف است با وفاق، همدلی و تکیه بر دانش و خرد جمعی، بدون هیچ‌گونه گرایش قومی یا منطقه‌ای، مشکلات آنان را به‌صورت پایدار و ریشه‌ای برطرف سازد.
خشکسالی و نقش اجتماعی آن در ایران
اما در این شرایط همایش «ایران و فاجعه کم‌آبی؛ زمینه‌ها، پیامدها و راهکارها» که در مهرماه ۱۴۰۴ به همت گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی و با همکاری دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد، فرصتی بود برای گفت‌وگویی تازه درباره بحرانی که از سدها و چاه‌ها فراتر رفته و به لایه‌های اجتماعی، فرهنگی و حتی فلسفی حیات ایرانی رسوخ کرده است. برگزارکنندگان یادآور شدند که آب در ایران تنها منبع طبیعی نیست؛ یک پدیده اجتماعی است که در بستر تاریخ، سیاست و فرهنگ معنا پیدا می‌کند.
دکتر محمدمسعود تجریشی، سرپرست دانشگاه صنعتی شریف، از واقعیتی سخن گفت که دیگر انکارپذیر نیست: ایران در حال مصرف بیش از ۹۰ درصد منابع تجدیدپذیر آبی خود است، در حالی‌که شاخص جهانی پایداری، استفاده کمتر از ۴۰ درصد را توصیه می‌کند. او گفت «سرانه آب تجدیدپذیر کشور به زیر آستانه بحران رسیده» و این یعنی ما در حال پیش‌خوری از آینده‌ایم. او در روایت خود از فاجعه، دریاچه ارومیه را نمونه‌ای از سرنوشت محتمل سرزمین دانست؛ جایی که «طوفان‌های نمکی، بیماری‌های تنفسی و مهاجرت روستاییان» تصویری از زنجیره‌ای از فروپاشی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی را پیش چشم گذاشته‌اند. با این حال، تجریشی بر امکان تغییر تأکید کرد: اصلاح حکمرانی، مدیریت تقاضا، حفاظت از منابع و آموزش اجتماعی را چهار ستون بازسازی آبی کشور دانست و گفت بدون مشارکت مردم، هیچ برنامه‌ای به ثمر نخواهد نشست.
اما بحران آب تنها حاصل خطاهای مدیریتی نیست؛ دکتر حسین حجت‌پناه، جامعه‌شناس و مدیر گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی، در سخنرانی خود لایه‌های عمیق‌تری را کاوید. از نظر او، کم‌آبی ایران نه یک اتفاق، بلکه آینه‌ای از بحران تمدنی است. او با زبانی شاعرانه و در عین حال هشداردهنده گفت: «ما در منطقه‌ای کم‌آب زندگی کرده‌ایم، اما هیچ‌گاه این‌چنین از حکمت تاریخی خود فاصله نگرفته بودیم.» حجت‌پناه یادآور شد که ایران در گذشته توانسته بود با خرد جمعی، سامانه‌های آبی پیچیده‌ای مانند قنات بسازد، اما امروز گرفتار سدسازی‌های رانتی، چاه‌های بی‌حساب و فساد ساختاری شده است. او ریشه بحران را در «پوپولیسم مدیریتی» و ضعف فرهنگ مشارکت اجتماعی دانست و افزود: «جامعه‌ای که برای مشارکت تربیت نشده باشد، نمی‌تواند در مدیریت آب نیز مسئولانه عمل کند.» با این حال، او مفهوم درخشانی را طرح کرد: «امید تراژیک». امیدی که ساده‌لوحانه نیست، بلکه بر آگاهی از عمق بحران استوار است و در عین تاریکی، میل به بازسازی دارد.
سخن دکتر بهرام طاهری، استاد دانشگاه و مدیر گروه مسئولیت‌های اجتماعی محیط‌زیستی، افق دیگری گشود. او بحران آب را نه در کمبود منابع، بلکه در «پارادایم‌های اندیشه» جست‌وجو کرد. از نظر او، بشر در دو قرن اخیر از فهم هم‌زیستی با طبیعت فاصله گرفته و با توهم تسلط بر آن، نظم اکولوژیکی را برهم زده است. طاهری گفت: «ما آب را تا عمق دویست متری پمپاژ می‌کنیم و خیال می‌کنیم آن را فهمیده‌ایم، در حالی که فقط کنترلش کرده‌ایم.» او با نگاهی فلسفی افزود که تا زمانی که الگوهای فکری ما بر تفکیک آب، خاک، انرژی و غذا استوار باشد، سیاست‌ها نیز به همان اندازه جزیره‌ای و شکست‌خورده خواهند بود. در نگاه او، نجات آب یعنی بازسازی ادراک جمعی ما از رابطه انسان و طبیعت.
آن‌چه از مجموع سخنان استادان برمی‌آید، آن است که بحران آب در ایران صرفاً پدیده‌ای طبیعی نیست، بلکه مسئله‌ای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی است. آب در این سرزمین، تصویر روشنی از رابطه ما با جهان پیرامون است؛ رابطه‌ای که نیاز به بازسازی دارد. از علم تا شعر، از سیاست تا حکمت، همه راه‌ها به یک نقطه می‌رسند: ضرورت گفت‌وگو، همکاری و بازگشت به عقلانیتی که در آن انسان بخشی از طبیعت است، نه حاکم بر آن. در میانه این بحران، شاید همان‌گونه که دکتر حجت‌پناه گفت، «امید تراژیک» تنها نوری است که می‌تواند مسیر آینده را روشن کند؛ امیدی واقع‌بینانه، ریشه‌دار و اجتماعی که می‌خواهد از دل خشکی، دوباره زندگی بسازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو