لزوم نوسازی ماشین فرسوده اقتصاد ایران

به گزارش اکو رسانه ، به نقل از آرمان امروز_گروه اقتصادی: در حالی که اقتصاد ایران مانند ماشینی فرسوده و غبارگرفته در پیچ‌وخم‌های جاده‌های پرپیچ‌وخم تحریم‌ها و ناکارآمدی‌های ساختاری، با صدایی خفه و لرزان به پیش می‌رود، صدای هشدارها از هر سو به گوش می‌رسد.

نوسازی ماشین فرسوده-تصور کنید ماشینی که با تزریق سوخت گران‌قیمت نفتی، برای مدتی کوتاه شتاب می‌گیرد، اما به محض اتمام سوخت، نه تنها متوقف می‌شود، بلکه از هر سو نشت روغن و دود سیاه بیرون می‌زند. این استعاره تلخ، توصیف دقیقی از وضعیت کنونی اقتصاد ایران است؛ اقتصادی که علی‌رغم میلیاردها دلار درآمد نفتی، نتوانسته است رشد پایداری را تجربه کند و اکنون در آستانه سقوط به ورطه رکود عمیق‌تر قرار گرفته است.

نوسازی ماشین فرسوده-این گزارش، بر اساس تحلیل‌های کارشناسی و آمارهای رسمی مرکز آمار ایران، به بررسی ضرورت نوسازی این “ماشین فرسوده” می‌پردازد. نوسازی نه به معنای تعمیرات جزئی، بلکه بازسازی کامل موتور، تعویض قطعات فرسوده و تنظیم مجدد سیستم سوخت‌رسانی است. در شرایطی که جهان با سرعت به سمت اقتصادهای دیجیتال و سبز حرکت می‌کند، ایران نمی‌تواند به وابستگی به نفت و سیاست‌های کوتاه‌مدت بسنده کند.

آمارهایی که فریاد می‌زنند
برای درک عمق بحران، کافی است نگاهی به آمارهای رسمی بیندازیم. در سال ۱۴۰۳ شمسی، که معادل سال ۲۰۲۴-۲۰۲۵ میلادی است، رشد درآمد نفتی در سه‌ماهه نخست ۱۰ درصد، در شش‌ماهه ۸ درصد، در نه‌ماهه ۶ درصد و در کل سال ۶.۲ درصد گزارش شده است. این ارقام، در نگاه اول امیدوارکننده به نظر می‌رسند؛ درآمدهایی که می‌توانستند اقتصاد را به جلو برانند. اما واقعیت تلخ‌تر است. رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) با احتساب نفت در همان سال تنها به ۴.۷ درصد رسیده، سپس به ۳.۹ درصد و ۳.۱ درصد کاهش یافته و در سال ۱۴۰۴ به منفی ۰.۱ درصد سقوط کرده است.
این روند نزولی، نه تصادفی، بلکه نتیجه وابستگی ساختاری به نفت است. صادرات نفت، که پایه این درآمدها را تشکیل می‌دهد، نمی‌تواند برای همیشه در سطح ۱۰ درصدی رشد کند. بازارهای صادراتی محدود شده‌اند، ظرفیت استخراج کاهش یافته و تحریم‌های بین‌المللی مانند زنجیرهایی بر پاهای این ماشین عمل می‌کنند. برای مثال، در سه‌ماهه نخست سال ۱۴۰۰، رشد صادرات نفت تنها ۰.۸ درصد مثبت بود و از آن زمان، عوامل خارجی مانند جنگ‌های منطقه‌ای، قطعی‌های گاز و برق، و نگرانی‌های جهانی، وضعیت را تشدید کرده‌اند.
در سه‌ماهه نخست سال ۱۴۰۴، رشد اقتصادی بدون احتساب نفت به منفی ۰.۴ درصد رسیده و پیش‌بینی‌ها از منفی‌تر شدن در تابستان حکایت دارند. این ارقام، برای خانوارها و بنگاه‌های اقتصادی، به معنای فشارهای بی‌سابقه است. تورم افسارگسیخته، کاهش قدرت خرید و مهاجرت نخبگان، همگی علائم یک بیماری مزمن هستند که درآمدهای نفتی تنها مسکن موقتی برای آن فراهم می‌کنند. کارشناسان هشدار می‌دهند که تحریم‌ها، هرچند برای مدتی قابل مدیریت بودند، اکنون به بحران‌های عمیق‌تری تبدیل شده‌اند و راهکارهای ساده دیگر جوابگو نیستند.
از زمستان ۱۴۰۰ به بعد، فرار سرمایه و مهاجرت نیروهای متخصص، مانند خروج روغن از موتور این ماشین، سرعت را به شدت کاهش داده است. در حوزه مصرف، آمارها حتی تلخ‌ترند: رشد مصرف نهایی خصوصی در سال ۱۴۰۳ به منفی ۰.۱ درصد و در سه‌ماهه نخست ۱۴۰۴ به منفی ۱.۱ درصد رسیده است. خانوارها، که بخش عمده اقتصاد را تشکیل می‌دهند، دیگر توان خرید را ندارند و این، چرخه رکود را تشدید می‌کند.

سرمایه‌گذاری: چرخ‌دنده‌های زنگ‌زده
نوسازی ماشین فرسوده-یکی از نگران‌کننده‌ترین جنبه‌های این ماشین فرسوده، وضعیت سرمایه‌گذاری است. از سال ۱۳۹۱ تاکنون، سرمایه‌گذاری در ایران رمقی نداشته و روند منفی آن، زنگ خطری برای آینده است. در سال ۱۴۰۲ (معادل ۲۰۲۳-۲۰۲۴ میلادی)، سرمایه‌گذاری کل کشور منفی ۱.۹ درصد بوده است. متأسفانه، آمار تفکیکی بین بخش خصوصی و عمومی ارائه نشده، اما شواهد نشان می‌دهد که بخش خصوصی، که باید موتور محرکه باشد، تحت فشارهای سنگین قرار دارد.
در سه‌ماهه نخست سال ۱۴۰۴، سرمایه‌گذاری در ماشین‌آلات و تجهیزات ۲.۳ درصد کاهش یافته است. فرسودگی ماشین‌آلات در بنگاه‌ها به حدی رسیده که حتی جایگزینی در حد استهلاک هم صورت نمی‌گیرد. واردات، که عمدتاً شامل ماشین‌آلات، تجهیزات و مواد اولیه است، در سه‌ماهه نخست سال ۱۴۰۲ منفی ۱۱.۸ درصد رشد داشته است. این ارقام، نشان‌دهنده مشکلات جدی بنگاه‌ها در دسترسی به کالاهای واسطه‌ای است و بدون آن‌ها، تولید نمی‌تواند جان بگیرد.
تصور کنید کارخانه‌ای که ماشین‌آلاتش از دهه ۸۰ میلادی به‌جا مانده؛ بدون نوسازی، چگونه می‌تواند با رقبای جهانی رقابت کند؟ این وضعیت، نه تنها بهره‌وری را کاهش می‌دهد، بلکه بیکاری را افزایش و تورم را شعله‌ور می‌سازد. در ماه‌های اخیر، بازار ارز با تنش‌های فزاینده روبرو شده و زنگ خطرها مدت‌هاست به صدا درآمده، اما سیاستگذاری‌ها تغییری نکرده‌اند. نتیجه؟ یک اقتصاد که به جای رشد، درجا می‌زند و هر لحظه در معرض توقف کامل است.

از تحریم تا ناکارآمدی داخلی
ریشه‌های این فرسودگی، چندلایه هستند. تحریم‌های بین‌المللی، مانند ترمزهای قفل‌شده، دسترسی به بازارهای جهانی، فناوری‌های نوین و نهاده‌های تولید را مسدود کرده‌اند. اما نمی‌توان همه تقصیرها را به گردن عوامل خارجی انداخت. ناکارآمدی‌های داخلی، از جمله بوروکراسی پیچیده، فساد اداری و عدم اطمینان به آینده، بخش خصوصی را فلج کرده است. در سال‌هایی که برخی تلاش می‌کردند نشان دهند اقتصاد ایران حتی در تحریم‌ها پویا است، کارشناسان هشدار می‌دادند که این پویایی موقتی است و بحران پابرجا خواهد ماند.
نامه اقتصاددانان پس از پایان جنگ‌های منطقه‌ای، بر لزوم آرامش داخلی و خارجی تأکید کرده است. آرامش داخلی به معنای ایجاد جایگاه مناسب برای بخش خصوصی، کاهش ریسک کسب‌وکار و اطمینان به آینده است. بدون این‌ها، سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی فرار می‌کنند. در عرصه بین‌المللی، نیاز به دسترسی به بازارهای صادراتی و فناوری‌های نوین، بیش از پیش احساس می‌شود. بخش‌هایی مانند فناوری اطلاعات، گردشگری و کشاورزی ارگانیک، پتانسیل حضور در بازارهای رقابتی را دارند، اما شرایط موجود، آن‌ها را زمین‌گیر کرده است.
برای نوسازی، باید از مدل‌های موفق جهانی الگوبرداری کرد. ترکیه، با وجود چالش‌ها، با تمرکز بر صادرات غیرنفتی و جذب سرمایه خارجی، اقتصادش را نوسازی کرد. چین، با سیاست‌های بازسازی صنعتی، از وابستگی به منابع خام رها شد. ایران هم می‌تواند با تمرکز بر اقتصاد دانش‌بنیان و تنوع‌بخشی به صادرات، مسیری مشابه طی کند. اما این نیازمند تصمیمات جسورانه است: کاهش وابستگی به نفت، اصلاح نظام بانکی و حمایت واقعی از استارت‌آپ‌ها.
پیشنهادها: نقشه راه نوسازی
نوسازی ماشین فرسوده اقتصاد، نیازمند یک نقشه راه جامع است. نخست، ترمیم موتور اصلی: بخش خصوصی. دولت باید با کاهش مداخلات، فضایی امن برای سرمایه‌گذاری ایجاد کند. برای مثال، اجرای کامل قوانین بهبود محیط کسب‌وکار، که سال‌ها بر روی کاغذ مانده، می‌تواند سرمایه‌های داخلی را بازگرداند. دوم، تعویض قطعات فرسوده: سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها. با توجه به فرسودگی ۷۰ درصدی ناوگان حمل‌ونقل و صنعتی، برنامه‌ای ملی برای واردات و تولید ماشین‌آلات مدرن ضروری است.
سوم، تنظیم سیستم سوخت‌رسانی: تنوع‌بخشی به منابع درآمدی. کاهش وابستگی به نفت از طریق توسعه صادرات غیرنفتی، مانند پتروشیمی و محصولات دانش‌بنیان. در سال ۱۴۰۳، صادرات غیرنفتی تنها ۳۰ درصد کل صادرات را تشکیل داد؛ این رقم باید به ۷۰ درصد برسد. چهارم، دسترسی به فناوری: همکاری با کشورهای همسایه و شرقی، برای انتقال دانش و فناوری. پکن و آنکارا، شرکای بالقوه‌ای هستند که می‌توانند پلی به بازارهای جهانی باشند.
علاوه بر این، سیاست‌های حمایتی از خانوارها حیاتی است. یارانه‌های هدفمند، به جای توزیع گسترده، می‌تواند قدرت خرید را افزایش دهد و مصرف را تحریک کند. در حوزه آموزش و مهاجرت، برنامه‌هایی برای بازگشت نخبگان، مانند صندوق‌های حمایتی، باید اجرا شود. اقتصاددانان تأکید دارند که بدون آرامش سیاسی و اجتماعی، هیچ نوسازی ممکن نیست. اعتراضات اخیر، نشانی از نارضایتی عمومی است که اگر نادیده گرفته شود، چرخ‌دنده‌های اقتصاد را کاملاً متوقف می‌کند.

زمان عمل فرا رسیده
نوسازی ماشین فرسوده-اقتصاد ایران، این ماشین فرسوده، از ابتدای سال ۱۳۹۳ تا سه‌ماهه نخست ۱۴۰۴، مسیری پر از دست‌انداز را طی کرده است. فریادهای آن، از آمارهای منفی رشد، کاهش سرمایه‌گذاری و فشار بر خانوارها، به گوش همه می‌رسد. اما امید هست؛ اگر تصمیم‌گیران، تصمیمات سخت اما مؤثر اتخاذ کنند. نوسازی نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت است. با ترمیم ساختارها، حمایت از بخش خصوصی و گشایش درهای بین‌المللی، این ماشین می‌تواند به یک خودروی قدرتمند و سریع تبدیل شود که نه تنها ایرانیان را به مقصد توسعه برساند، بلکه الگویی برای منطقه باشد. در نهایت، آینده اقتصاد ایران در دستان امروز ماست. آیا اجازه می‌دهیم این ماشین متوقف شود، یا با نوسازی، آن را به جاده‌های موفقیت می‌رانیم؟ پاسخ، در اقدام فوری نهفته است. مردم ایران، شایسته اقتصادی پویا و عادلانه هستند؛ اقتصادی که فرسودگی‌اش، به شکوفایی تبدیل شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو