نثر آهنگین گلستان بخشی از نگاه یگانه اوست / گلستان بر فردیت انسان تأکید داشت

محمد کشاورز، نویسنده معاصر، معتقد است؛ شیوه نثر گلستان وارداتی نبود؛ ریشه در نثر کهن فارسی داشت. او به زبان همشهری‌اش سعدی شیرازی بازگشت و از ضرب‌آهنگ نثر «گلستان» سعدی الهام گرفت. درواقع ضرب‌آهنگ نثر ابراهیم گلستان با اندکی تغییر برگرفته از نثر سعدی است؛ تلفیق این میراث کهن با تکنیک داستان‌نویسی مدرن به‌ویژه از نوع همینگوی کاری استادانه بود که او را متمایز ساخت.

به گزارش اکو رسانه ، به نقل از سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرضیه نگهبان مروی: ابراهیم گلستان، با نام اصلی سیّد ابراهیم تقوی شیرازی، در ۲۶ مهر ۱۳۰۱ در شیراز زاده شد. او در خانواده‌ای فرهنگی و مذهبی پرورش یافت؛ پدربزرگ و عمویش مجتهد بودند و پدرش، سید محمدتقی گلستان، روزنامه‌نگار و صاحب روزنامه گلستان بود. گلستان تحصیلات متوسطه را در دبیرستان شاهپور شیراز گذراند و سپس در عرصه ادبیات و هنر، راهی متفاوت از پیشینیان خود در پیش گرفت.

گلستان در تاریخ معاصر ایران، هم در حوزه ادبیات داستانی و هم در سینما چهره‌ای اثرگذار است. او از نخستین نویسندگان ایرانی بود که با نگاهی مدرن به زبان و روایت، داستان کوتاه را دگرگون کرد. نخستین مجموعه داستانش با نام «آذر، ماه آخر پاییز» جایگاه او را به عنوان نویسنده‌ای نوآور تثبیت کرد. پس از آن مجموعه‌های دیگری همچون «شکار سایه»، «جوی و دیوار و تشنه» و «مدّ و مه» را منتشر کرد که هرکدام تصویری تازه از زندگی ایرانی و کشاکش‌های درونی انسان ارائه می‌دادند. آثار او موجز، دقیق و در عین حال سرشار از طنز پنهان و نگاه انتقادی‌اند.

اما گلستان تنها به نوشتن بسنده نکرد. او در عرصه سینما نیز فعالیتی چشمگیر داشت و با تأسیس «استودیو گلستان» در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، مجموعه‌ای از فیلم‌های مستند و داستانی را ساخت. از مهم‌ترین آثار سینمایی او می‌توان به «خشت و آینه» و فیلم مستند «موج و مرجان و خارا» درباره صنعت نفت اشاره کرد. نگاه او در فیلم‌سازی، همچون داستان‌نویسی‌اش، ریشه در واقع‌گرایی و در عین حال دقت شاعرانه داشت.

گلستان همچنین مترجم و روشنفکری تأثیرگذار بود که در گفت‌وگوهای فرهنگی و اجتماعی، حضوری پررنگ داشت. او تا پایان عمر در بریتانیا زندگی کرد و اگرچه از ایران دور بود، اما آثارش همچنان الهام‌بخش نسل‌های بعدی ماند.

کارنامه او نشان می‌دهد که ابراهیم گلستان صرفاً نویسنده یا فیلم‌ساز نبود، بلکه معمار نوعی نگاه تازه به فرهنگ و هنر ایران بود؛ نگاهی که پیوند میان روایت، اندیشه و تصویر را برجسته می‌کرد. آثار او همچون «آذر، ماه آخر پاییز»، «جوی و دیوار و تشنه» و «مدّ و مه» نه‌تنها از نظر ادبی، که از حیث اجتماعی نیز گواهی بر دگرگونی‌های قرن بیستم ایران‌اند. به مناسبت سالروز درگذشت ابراهیم گلستان به سراغ محمد کشاورز، داستان‌نویس معاصر، رفتیم و درباره گلستان و داستان‌هایش با او به گفت‌وگو نشستیم.

یکی از ویژگی‌های بارز ابراهیم گلستان نگاه انتقادی و خلاف عادت او به امور مختلف است. به نظر شما این ویژگی تا چه اندازه در شکل‌گیری سبک خاص او در داستان‌نویسی تأثیر داشته و باعث شده او از همان ابتدای ورود به عرصه داستان‌نویسی، با انتشار مجموعه داستان «آذر، ماه آخر پاییز»، خود را به‌عنوان نویسنده‌ای پیشرو به جامعه ادبی ایران معرفی کند؟
ابراهیم گلستان داستان‌نویسی را در اوایل دهه بیست شمسی آغاز کرد، یعنی زمانی که هنوز بیش از یکی دو دهه از تولد جریان نوپای داستان‌نویسی ایران نمی‌گذشت. «یکی بود یکی نبود» جمالزاده در حدود سال ۱۳۰۰ منتشر شده بود که بیشتر شکل روایت داشت تا داستان به مفهوم مدرن آن. هدایت هم با شناختی که از داستان‌نویسی روز اروپا داشت توانست به داستان ایرانی شکل و شمایل تازه‌ای بدهد. اما ورود گلستان به عرصه داستان کوتاه ورودی محکم و تمام‌قد بود.

او زبان انگلیسی را به‌خوبی می‌دانست و پیداست که جریان داستان‌نویسی آمریکا را با دقت دنبال می‌کرد؛ آن هم در زمانی که نویسندگانی چون ارنست همینگوی ستارگان درخشان این عرصه بودند. انتشار مجموعه «آذر، ماه آخر پاییز» در دهه بیست شمسی، همان‌گونه که گفتید، کاری پیشرو و متفاوت بود؛ چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ محتوا. اگر این اثر را با «یکی بود یکی نبود» جمالزاده یا حتی برخی داستان‌های کوتاه هدایت مقایسه کنیم، در یک دوره کوتاه ده تا پانزده‌ساله شاهد جهشی باورنکردنی در کار گلستان هستیم. گلستان به‌سبب نگاه خاص و تیزبینی‌اش توانست ساختار متفاوت داستان کوتاه را درک کند و شیوه ویژه خود را در داستان‌نویسی فارسی به ثبت برساند. او نویسنده‌ای پیشرو و متفاوت بود که آثاری پیشرو و متفاوت خلق کرد، و این دستاورد کمی نیست.

نثر آهنگین یکی از ویژگی‌های اصلی قصه‌های ابراهیم گلستان است. درباره این ویژگی نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی آن را نوعی تکلف و تصنع دانسته‌اند و برخی نقطه‌قوت کار او. نظر شما چیست؟
نثر آهنگین گلستان بخشی از نگاه یگانه اوست. در زمانه‌ای که ایدئولوژی چپ تلاش می‌کرد ادبیات را یکدست و ساده‌سازی کند و نویسندگان را در خدمت آرمان‌های حزبی بگیرد، گلستان با نثر و فرمی متفاوت پرچم نفی آن جریان را برافراشت. جریانی که با وجود برخی دستاوردها، چند دهه ادبیات ما را به بیراهه برد. اما شیوه نثر گلستان وارداتی نبود؛ ریشه در نثر کهن فارسی داشت. او به زبان همشهری‌اش سعدی شیرازی بازگشت و از ضرب‌آهنگ نثر «گلستان» سعدی الهام گرفت. در واقع ضرب‌آهنگ نثر ابراهیم گلستان با اندکی تغییر برگرفته از نثر سعدی است؛ تلفیق این میراث کهن با تکنیک داستان‌نویسی مدرن به‌ویژه از نوع همینگوی کاری استادانه بود که او را متمایز ساخت؛ البته در برخی داستان‌ها نثر چنان غالب می‌شود که داستان در سایه قرار می‌گیرد و خواننده بیش از هر چیز مجذوب موسیقی زبان می‌شود. با این حال در مجموع، من زیبایی نثر و تکنیک او را می‌پسندم.

نگاه و تجربه فیلم‌سازی گلستان تا چه اندازه بر قصه‌های او تأثیر داشته است؟

من تخصصی در سینما ندارم، اما به‌عنوان خواننده آثار ادبی و بیننده آثار سینمایی گلستان معتقدم که این تجربه بی‌تأثیر نبوده است. تصویرسازی‌ها و تدوین صحنه‌ها در داستان‌های او حاصل شناخت و تجربه‌اش از سینماست. برای نمونه، داستان «ماهی و جفتش» یک تصویر ناب سینمایی است. تنها نویسنده‌ای که سینما و تصویر را به‌خوبی بشناسد می‌تواند چنین داستان کوتاه و زیبایی خلق کند.

نخستین بار چگونه با آثار ابراهیم گلستان آشنا شدید و مواجهه‌تان با آثار او چگونه بود؟ آیا نگاه شما نسبت به آثار او در گذر زمان تغییر کرده است؟
من برخی از آثار گلستان را در نیمه دوم دهه پنجاه و حدود بیست‌سالگی خواندم؛ زمانی که جامعه روشنفکری چندان اقبالی به آثار او نداشت. هژمونی ادبیات چپ‌گرا مجالی برای تنفس ادبیات مستقل نگذاشته بود. نویسندگانی همچون گلستان بایکوت بودند و آثارشان با برچسب «ادبیات بورژوازی» کنار گذاشته می‌شد. اما داستان‌های گلستان، حتی با نثر و تکنیک متفاوتشان، بی‌ارتباط با زندگی مردم کوچه و بازار نبودند. شخصیت‌های او آدم‌های عادی و مستقل بودند؛ نه حاملان پرچم یک ایدئولوژی، بلکه انسان‌هایی با فردیت خاص خودشان. در زمانه‌ای که فردیت نفی می‌شد و ادبیات جولانگاه ایدئولوژی‌های جمع‌محور بود، گلستان بر فردیت انسان تأکید داشت. امروز هم بر این باورم که او و جریان‌هایی شبیه او برنده واقعی تاریخ ادبیات ما هستند. نویسندگان توده‌گرا همچون کف بر آب به حاشیه رفتند، اما جریان هنر ناب داستان‌نویسی ایرانی که گلستان از چهره‌های شاخص آن است همچنان زنده و پویا ادامه دارد.

گلستان از جنبه‌های مختلف بر نویسندگان پس از خود تأثیر گذاشته است. تأثیر او را بر کدام نویسندگان بیشتر می‌توان دید؟
ابراهیم گلستان در کنار جمالزاده، هدایت و چوبک از بنیان‌گذاران اصلی داستان کوتاه فارسی است. هرکدام از این بزرگان ویژگی‌های خاص خود را داشتند، اما گلستان به‌دلیل نگاه نوجویانه‌اش توجه نسل‌های بعد را بیش از دیگران برانگیخت. نوجویی او برای جوانان بعد از خودش جذاب بود و هنوز هم برای نسل امروز حرفی تازه دارد.

او بر بسیاری از نویسندگان پس از خود تأثیر گذاشت؛ چه در تکنیک و چه در تلاش برای خلق زبانی خاص و متفاوت. به‌گمانم بیشترین تأثیر او بر نویسندگانی بود که پیرامون مجله «اندیشه و هنر» گرد آمده بودند؛ چهره‌هایی چون شمیم بهار، قاسم هاشمی‌نژاد و کاظم رضا، و شاید حتی بتوان از غزاله علیزاده هم نام برد.البته نثر گلستان قابل تقلید نبود و دست مقلدان زود رو می‌شد، اما همین نثر متفاوت به دیگران جسارت متفاوت‌نویسی و نوجویی داد. همین امر گلستان را به نویسنده‌ای تأثیرگذار بدل کرد.

به نظر شما بهترین داستان‌های ابراهیم گلستان کدام‌اند و چرا؟

به‌گمان من از میان داستان‌های کوتاه او می‌توان «ماهی و جفتش»، «طوطی مرده همسایه من»، «از روزگار رفته حکایت»، «مد و مه» و نیز داستان بلند «خروس» را نام برد. گفتن دلایل برتری این آثار نیازمند توضیح مفصل است، اما به‌طور خلاصه باید گفت شاخصه‌هایی که در کل آثار گلستان برجسته‌اند از جمله نگاه متفاوت، نثر آهنگین و تکنیک خاص در این داستان‌ها بیش از دیگر آثار او به چشم می‌آید.

مهم‌ترین و ماندگارترین جنبه‌های میراث ادبی ابراهیم گلستان چیست که باعث شده هنوز هم نویسنده‌ای مطرح در تاریخ ادبیات داستانی ما باشد؟

جنبه‌های ماندگار میراث گلستان در نگاه متفاوت و نوجوی اوست؛ اینکه به جریان مسلط ادبی زمانه‌اش «نه» گفت و راه و شیوه خاص خود را بنا نهاد. او نوجو بود و به فرم و تکنیک داستان اهمیت می‌داد. همین امر موجب شد آثاری خلق کند که همچنان خواندنی است و می‌توان از جنبه‌های مختلف آن نوشتن را آموخت.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو