از مقاومت بدنه سنتی تا جسارت پروژه «موسی کلیم‌الله»/ سه مانع تحمیلی بر سر راه توسعه هوش مصنوعی در سینمای ایران چیست؟

در سال‌های اخیر، بحث استفاده از هوش مصنوعی در هنر و به‌ویژه در سینما، از یک گمانه‌زنی انتزاعی به واقعیتی ملموس بدل شده است؛ واقعیتی که حالا دیگر نه تنها ابزار و امکانات جدیدی در اختیار هنرمندان می‌گذارد، بلکه برخی از بنیان‌های تولید هنری را نیز دستخوش تغییر کرده است.

به گزارش اکو رسانه ، به نقل از خبرآنلاین ؛ ریحانه اسکندری:  از بازسازی چهره و صدا گرفته تا تولید کامل یک انیمیشن یا جلوه‌های ویژه‌ی پیچیده، هوش مصنوعی حالا دیگر در سراسر جهان به بخشی از چرخه تولید آثار سینمایی تبدیل شده؛ هرچند که این ورود، در هر کشور و بستری با سرعت و شدت متفاوتی رخ داده است.

در ایران، همچنان که برخی نگاه‌ها نسبت به این فناوری، با تردید و حتی مقاومت همراه است، جریانی نو و جسورانه نیز در حال شکل‌گیری است. یکی از نمونه‌های پیشرو و تجربه‌شده در این مسیر، پروژه سینمایی «موسی کلیم‌الله» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا است؛ پروژه‌ای که برای اولین بار استفاده از فناوری هوش مصنوعی را به‌طور جدی وارد یک اثر بلند سینمایی کرد و به نمایش عمومی رساند.

در این مسیر، حسین خوش‌رفتار منفرد، متخصص هوش مصنوعی و مدیر بخش توسعه ابزارهای فناوری در پروژه «موسی کلیم‌الله»، نقش مهمی داشته است؛ کسی که در کنار تیمی متشکل از دولوپرهای حوزه هوش مصنوعی و هنرمندان جلوه‌های ویژه، نه‌تنها تجربه‌ای تازه را برای سینمای ایران رقم زده، بلکه از دل چالش‌ها، مقاومت‌ها و تجربه‌های فنی، به چشم‌اندازی روشن از آینده این فناوری در سینمای ایران رسیده است.

در این گفت‌وگوی مفصل، با او درباره‌ی فرصت‌ها، آسیب‌ها، سوء‌برداشت‌ها و ضرورت‌های گسترش هوش مصنوعی در سینمای ایران گفت‌وگو کرده‌ایم؛ از چالش اعتماد بدنه سینما گرفته تا تفاوت لاین مصرف‌کننده و توسعه‌، از تجربه بازسازی چهره نوزاد در صحنه‌ای احساسی گرفته تا تحلیل دقیق آینده‌ این فناوری در ایران و جهان. این گفت‌وگو نگاهی‌ست به آینده‌ای که دیگر نه فرضی، بلکه اجتناب‌ناپذیر است؛ آینده‌ای با سینمایی که بی‌تردید، هوش مصنوعی بخشی جدایی‌ناپذیر از آن خواهد بود.

 

به طور کلی شما در حال حاضر شرایط ورود و استفاده از هوش مصنوعی در سینمای ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 
واقعیت این است که استفاده از هوش مصنوعی در مباحث سینمایی دارای دو جنبه متفاوت است. یک جنبه استفاده از ابزارهای موجود است؛ یعنی همان استفاده از ابزارهای تجاری‌ای که الان هم موجود هستند  و تیم‌های تولید می‌توانند از آن‌ها برای مقاصد خودشان استفاده بکنند. ما به این می‌گوییم لاین «کانسیومری»؛ که این یعنی لاینی که در آن مصرف‌کننده هست. نکته مثبت این جنبه چیست؟ این که ابزار آماده‌ست، در حقیقت دسترسی به آن نسبتاً راحت است. اما چه آسیب‌هایی دارد؟
آسیبش این است که شما به امکاناتی که آن سرویس می‌دهد محدود می‌شوی و در حقیقت با توجه به این‌که تصاویری که خودت تولید کردی را در دسترس یک سرویس خارجی قرار ‌می‌دهی احتمال انتشار، استفاده و بهره‌برداری از آن نیز وجود دارد.
این‌نکته بسیار مهم است، با توجه به این‌که امنیت تصاویر مرتبط با سینما تا قبل از اکران اثر بسیار مهم است و هیچ‌کدام از تولیدکننده‌ها علاقه ندارند که این تصاویر منتشر بشوند یا جای دیگری مورد استفاده قرار بگیرند، این آسیب هم می‌تواند متوجه این جنبه یا لاین مصرف‌کننده باشد.

اما یک لاین دیگری هم وجود دارد که به آن «دولوپ» یا توسعه‌ می‌گوییم. این لاین به جهت مالی، زمانی و انرژی انسانی هزینه بیشتری می‌برد اما بر اساس نیازی که تیم تولیدکننده فیلم دارد، می‌تواند امکانات را گسترش و توسعه بدهد و گزینه‌های بهتری را در اختیارشان قرار دهد. در لاین مصرف، شما نیازی بسیار جدی به افراد متخصص در حوزه هوش مصنوعی ندارید. بیشتر افرادی لازم هستند که در حوزه تصویر تخصص داشته باشند و بتوانند با استفاده از ابزار هوش مصنوعی کارشان را انجام بدهند.
به عنوان مثال؛ نسبت به فناوری‌های قبلی، شما نیاز به کسی دارید که بتواند با افتر افکت یا نرم‌افزارهای این‌چنینی خوب کار بکند. وقتی خوب کار می‌کند، لزومی ندارد از شخصی استفاده شود که نرم‌افزار را به خوبی بشناسد، می‌تواند صرفا کسی باشد که کار سینمایی را بلد باشد.

اما در لاین دوم، که لاین دولوپ و توسعه‌ست، شما نیاز به آدم‌های متخصص حوزه هوش مصنوعی دارید. حالا یا دانش‌آموخته هوش مصنوعی یا کسایی که تجربه کار در این حوزه را دارند و اهل توسعه هوش مصنوعی هستند. در کشور ما این لاین وجود دارد.
اما با توجه به بحث‌های بودجه و مسائل این‌چنینی، آن‌طور که من می‌بینم بیشتر از لاین اول استفاده می‌شود.

یکی از مشکلاتی که لاین اول در بلندمدت ایجاد می‌کند ایجاد وابستگی جدی در کارهای سینمایی است. یعنی در حالتی که شما فقط از این حالت و جنبه هوش مصنوعی استفاده می‌کنید برای ساختن فیلم‌های سینمایی وابسته به سرویس خارجی می‌شوید. حالا  اگر آن‌ها به هر دلیلی، از جمله همین مشکلاتی که اخیرا داشتیم، یا مثلا همین جنگ یا تحریم، به شما سرویس ندهند عملاً کارتان مختل می‌شود. پس منطقی این است برای رشد استفاده از هوش مصنوعی در سینمای ایران لاین دوم  را گسترش دهیم.

از مقاومت بدنه سنتی تا جسارت پروژه «موسی کلیم‌الله»/تحریم، مهاجرت، نبود زیرساخت؛ سه مانع توسعه هوش مصنوعی در ایران
حسین خوش‌رفتار منفرد

فرهنگ‌سازی استفاده مداوم و درست از هوش مصنوعی در سینمای ما چقدر انجام شده است؟ چون حتی در حوزه ساخت انیمیشن که در تمام دنیا بیشترین استفاده از هوش مصنوعی صورت می‌گیرد ما آن‌طور که باید از ابزار برای رشد کارها استفاده نمی‌کنیم.
واقعیت این است که وقتی هوش مصنوعی نه فقط در سینما بلکه در هر حوزه‌ای ورود می‌کند، اهالی آن حوزه معمولاً دربرابر استفاده از آن مقاومتی جدی دارند. حس شخصی افراد این است که خب، این ابزار نمی‌توانند کار را درست انجام دهند، باعث می‌شوند شغلشان به خطر بیفتد یا حتی ترسشان از این است که در آینده تعادل خوبی برقرار نشود. دلیل مقاوتشان هم دقیقا همین است. در سینما هم ما کاملا این را می‌بینیم. هرچند ما افراد پیشرو داریم، آدم‌هایی که ذهنشان برای پیشرفت باز است، از جمله خود آقای ابراهیم حاتمی‌کیا، که زحمت کشیدند و برای  فیلم «موسی کلیم‌الله»  قدم‌های رو به جلویی در این حوزه برداشتند. اما بدنه سینما کاملا برای پذیرش هوش مصنوعی و تکنولوژی جدید مقاومت دارد. چون این بدنه خود را به ابزارهای موجود محدود می‌داند و به هوش مصنوعی اعتماد ندارد. یعنی می‌گویند چون تعدادی ابزار معروف وجود دارند و نتوانستند کاری را که من می‌خواهم را به من تحویل دهند و ضعیف بودند، پس هوش مصنوعی هم اصلا به درد نمی‌خورد. همین افراد از این موضوع غافل هستند که شما می‌توانی خودت ابزار بسازی و می‌توانی خودت کار را جلو ببری.

کاری که ما در فیلم «موسی کلیم‌الله» کردیم هم به همین شکل پیش رفت. ابزارهای موجود، جواب‌گوی آن کاری که تیم تولید می‌خواست نبود. پس ما خودمان برای کار ابزار ایجاد کردیم و خودمان برنامه نوشتیم.
پس در واقع الان خود شما و تیم‌تان در تلاش هستید که فضای بومی‌سازی‌شده‌تر و پیشرفته‌تری را ایجاد بکنید؟
بله همین‌طور است. در حقیقت، ابزارهایی که خلأشان وجود دارد و یا دسترسی به آن‌ها ناممکن یا خیلی سخت است را می‌خواهیم خودمان داخل ایران ایجاد بکنیم.
در حال حاضر فاصله ما با جهان در زمینه ابزارهای هوش مصنوعی در سینما چقدر است؟ 

با توجه به ورود اخیری که به سینما داشتیم نمی‌توان گفت فاصله زیادی داریم. چون الان هم که ما نگاه می‌کنیم هنوز این موضوع در آثار جهانی به آن شدت فراگیر نشده است.
هر چند آن چیزی که الان برای من خیلی واضح شده، این است که استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی لزوماً توسط افراد بیان نمی‌شود. یعنی ممکن است گروهی استفاده کرده باشند اما بیان نکرده باشند.
کما اینکه همین اخیراً گزارشی منتشر شد که در آن ذکر شده بود عوامل یکی از فیلم‌هایی که دو سال پیش در بخش رقابتی اسکار بوده است، الان به تازگی اعلام کردند که ما در آن زمان  از یکی از ابزارهای هوش مصنوعی برای بخشی از کار استفاده کردیم. این گروه آن موقع اصلاً این موضوع را ابراز نکرده بودند.

من حتی فکر می‌کنم که هر چقدر هم جلوتر بریم، این ابراز صورت نگیرد. چرا؟ چون الان کسی که فیلم می‌سازد، در هر جای دنیا، دوست ندارد بگوید ابزارهایش چه بوده است. البته که این‌قدر این ابزارها در دسترس و سهل شدند، که حتی دیگر لزومی به ابرازش نیست. وقتی استفاده از هوش مصنوعی بدیهی است دیگر حتی ذکر کردنش دلیلی ندارد.

اما اگر بخواهم بگویم فاصله ما با دنیا چه قدر است، خب نمی‌توان درباره فاصله عددی چیزی گفت و این اختلاف را  با اعداد سنجید. من فکر می‌کنم همین که به عنوان یک ابزار بدیهی در تولید فیلم دیده می‌شود، یعنی این‌که فاصله ما کم شده یا حداقل شاید فاصله‌ای نداشته باشیم.

 تحریم‌ها چقدر در حوزه دسترسی و مخصوصا ابعاد تجاری روی گسترش و پیشرفت هوش مصنوعی در سینمای ما اثر گذاشته است؟

خب تحریم‌ها هم بخشی از این ماجرا است. مثل خیلی از حوزه‌های دیگر ما هم  با این مشکل مواجه هستیم. هرچند راه‌های عبور از آن هم وجود دارد، اما شما در شرایط تحریم به‌صورت قانونی و رسمی نمی‌توانی از این‌ ابزارها استفاده بکنی.
ما بیشتر از تحریم‌ها در حوزه مصرف، در حوزه توسعه، مثل حوزه‌های دیگر در کشور  هم مشکل نیروی انسانی را داریم.
در این حوزه ما تاثیر عاملی مثل مهاجرت را به شکل جدی حس می‌کنیم. نیروهای متخصص از کشور می‌روند و این باعث می‌شود مشکلات خاصی ایجاد شود. البته که با همه این‌ها همچنان می‌شود کار توسعه را در ایران انجام داد و جلو برد. مسئله اصلی در هوش مصنوعی زیرساخت‌ها است. زیرساخت پردازشی هوش مصنوعی یکی از پاشنه‌آشیل‌های مهم این حوزه‌ست که اگر ما فکری به حالش نکنیم، احتمالاً توسعه هوش مصنوعی در کشور حتی می‌تواند مختل شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو