به گزارش اکو رسانه ، به نقل از سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – بهاره گلپرور؛ تعزیه یا شبیهخوانی، نمایشی اصیل و ریشهدار در هنر ایران است که نه تنها از نظر تاریخی و فرهنگی اهمیت ویژهای دارد بلکه به عنوان یکی از کاملترین و تأثیرگذارترین گونههای نمایش در جهان شناخته میشود. این هنر آئینی که در زمان آلبویه وارد ایران شد، با حفظ خصلتهای دراماتیک، به شکلی منحصر به فرد در فرهنگ ایرانی جایگاه خود را پیدا کرد و در سازمان یونسکو به نام ایران به ثبت رسید. در زمینه این هنر آئینی ایرانی با کاظم نظری، نویسنده، کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه گفتوگو کردیم.
اهمیت و جایگاه شبیهخوانی و تعزیه در هنر ایران چیست و ریشههای تاریخی آن مربوط به کدام دوره است؟
شبیهخوانی یا تعزیه یکی از گونههای نمایشی مطرح جهانی و ایرانی است؛ یعنی شاید تنها گونهای از نمایش ایرانی است که میتوانیم بگوییم مربوط به ایران و فرهنگ ایران است. شاید در کشور عراق و کشورهای همسایه نیز بتوان نمونه این نمایشها را پیدا کنید اما ریشه این نمایش از ایران و از دوران سیاوشکشان بوده که با گذر زمان تغییر پیدا میکند و با ورود اسلام شکل دیگهای را به خود میگیرد. برای همین این نوع نمایش مهمترین، موثرترین و صاحب سبک و شیوهترین نمایش است. بسیاری از شرقشناسان و کسانی که به عنوان توریست در دورانهای مثل زمان زمان ناصرالدین شاه و دورههای قبلتر وارد ایران شدهاند، اینها را در کتب تاریخی خود به عنوان تاریخنگاری و گزارشنگاری آوردهاند. سیاحانی که به ایران میآمدند و در شهرهای مختلف ایران میگشتند و خاطرات خود را از گونههای مختلف اجرایی به ویژه «تعزیه» به عنوان یک نمایش قدرتمند نگارش میکردند.
چلکوفسکی، پیتر بروک و بسیاری از محققان و پژوهشگران تئاتر در دنیا از تعزیه به خاطر ویژگیهای اجرایی آن به عنوان یک هنر کامل و اعجابانگیز یاد کردهاند. حتی میبینیم که در ساختار و درام تعزیه نظریات برتولت برشت، نمایشنامهنویس آلمانی در حوزه فاصلهگذاری وجود دارد، در حالی که این نویسنده و کارگردان تئاتر آلمانی تعزیه ایران را ندیده است. تعزیه یکی از قویترین نمایشهایی است که در خاورمیانه میتوانیم به آن اشاره کنیم.
آیا از نظر شما میتوان شبیهخوانی را یک نمایش کامل مبتنی بر درام دانست؟
بله؛ این نمایش شروع، میانه و پایان دارد و حتی میتواند بسیار جذابتر از درامهای اروپایی باشد. متاسفانه تعزیههای خوب ما در طول تاریخ دستخوش تغییرات قرار گرفته است؛ برخی از پادشاهان از تئاتر و تعزیه حمایت میکردند. مثلاً در زمان قاجار بعضی از خانوادههای پولدار در تهران برای خودشان رقابتی در حوزه تعزیه ایجاد کرده بودند؛ به همین دلیل اجراهای تعزیه بسیار پرطمطراق و سنگین شد. بعدها رضا شاه با اجرای تعزیه مخالفت میکند و بسیاری از گروههای تعزیه حرفهای ما متلاشی شدند و به روستاها پناه بردند. درست است آن شیوههای پرطمطراق از بین میرود اما نسخ تعزیه دستخوش تغییرات قرار میگیرد و اشعار آن کمی از اشعار کلاسیک و ادبی خارج میشود. برای همین گاهی میبینیم که بعضی از علما هم با آن مخالفت میکردند چون سطح تعزیه را به سطح عوام و حتی پایینتر رسانده بودند. در روستاها اجرا میکردند و به خاطر اینکه مردم آنجا متوجه اشعار بشوند سطح شعر و وزن و قافیه را تغییر میدادند. حتی برای اینکه مخاطب بیشتری پیدا کنند به داستان هم دست میبردند. ولی به هر حال تعزیه مصیبتی از ائمه اطهار به ویژه امام حسین علیهالسلام و خاندانش است. به همین جهت تعزیه در همه جای دنیا و در فستیوالهای متعددی که گروههای حرفهای در آن شرکت میکنند، یکی از اجراهای پرشور و پرمخاطب بوده است.
آیا درست است که هنر دراماتیک در ایران با تعزیه آغاز میشود؟ زمان دقیق ورود تعزیه به ایران چه دورانی بوده است؟
تعزیه از زمان آلبویه اجرا میشد و تاکنون قدمت بسیار زیادی دارد اما با گذشت زمان به هر حال تقویت میشود، در دوران قاجار به اوج شکوفایی خودش میرسد.
به نظر شما چه ویژگیهایی در متون عاشورایی وجود دارد که باعث میشود بیشتر از دیگر متون مذهبی قابلیت دراماتیزه شدن داشته باشد؟
تعزیه دارای یک مقدمه است و شخصیتها در آن معرفی میشوند. آن عزیزانی که نسخ تعزیه را مینوشتند با توجه به اینکه اساساً با اصول درام یونانی هم آشنا نبودند به صورت فطری، قواعدی را برای خودشان لحاظ میکنند. اینکه چگونه کنشها، گره و تعلیل ایجاد کنند. تمام آن فرایندی که ما در ساختار درام یونانی و در ادبیات نمایشی میبینیم، تعزیهنویسان به شکل بسیار حرفهایتر پیادهسازی کردند و شاید به دلیل فلاش بکها و فلاش فورواردهایی که در تعزیه وجود دارد، بعدها برخی از درامهای اروپایی توانستند جایگاه خوبی پیدا کنند و مخاطبان بسیار زیادی جلب کنند. یکی از مهمترین مسائلی که وجود دارد شیوههای اجرایی تعزیه است؛ شیوههای اجرایی که به نوعی قواعدی را برای خودش لحاظ میکند. با توجه به اینکه همه داستان میدانند اما باز مخاطبان ساعتها در میادین در محلهها و در تکیهها و مساجد به تماشای این نمایش مینشینند و نسبت به آن واکنشهای عاطفی، انسانی و اخلاقی نشان میدهند. به طوری که شاید این واکنشها را در هیچ نمایش دیگری از سوی مخاطب پیدا نکنید؛ مثلاً مخاطبان بگویند: «یاحسین» و «یاعلی» یا صلوات بفرستند. چیزی که در نمایشهای یونانی و در نمایشهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن نمیبینیم. در واقع در تعزیه تعاملی بین نمایش و مخاطب ایجاد میشود که در نمایشهای دیگر کمتر میبینیم.
در کمتر نمایشی پیش میآید که بازیگر، کارگردان و تمام عوامل صحنه شاهکاری را نمایش دهند و تماشاگر چندین ساعت گاهی تا هشت ساعت در مکانی که شاید موقعیت نشستن هم نداشته باشد، با خلوص نیت و حال درونی، نمایش را دنبال کند و نسبت به مسائل مطرح شده در نمایش واکنش نشان دهد. این مسئله حتی در نمایشهای دینی مسیحی در اروپا نیز کمتر اتفاق می افتد.
پیتر بروک که یکی از مشهورترین کارگردانهای سینما و تئاتر است، وقتی در جشنواره آوینیون با تعزیه روبرو میشود، آن را یکی از اعجاب انگیزترین نمایشها در جهان مینامد. اینکه فواصل زمانی و مکانی به راحتی در تعزیه میشکند و مخاطب به راحتی قبول میکند، مخاطب آن تشتی که وسط میدانگاه است را رود فرات تصور میکند، یا با یک دور زدن، دور میدان از کوفه به مدینه و از مکه به مدینه میروند، تنها در تعزیه اتفاق میافتد و مخاطب آن را میپذیرد.
از نظر شما مهمترین خلاقیت نمایشی تعزیه در چیست؟
در شیوه اجرایی آن است. داستان یک واقعه تاریخی است و خلاقیت و نوآوری چندان در آن راهی ندارد. اما در شیوههای اجرایی خلاقیتها و نوآوریها را می توان لحاظ کرد؛ از میزانسنها، پوشش و لباسها، شیوههای خوانش و موسیقی میتواند خلاقیتها و نوآوریهایی را داشته باشد که جذابیت بصری ایجاد کند. اگر تعزیههای روستای قودجان در خوانسار یا تفرش را دیده باشید اساساً تکیهگاههای مخصوص اجرای تعزیه دارند. تکیه تفرش از ۲۰۰ سال پیش در این منطقه هنوز سرپاست و هنوز گروههای مطرح در کشور این نمایشهای آیینی ایرانی را اجرا میکنند. اگر پژوهشگران و هنرمندان عرصه هنرهای نمایشی به این مناطق مراجعه کنند تعزیههای دلنشین و کاملاً حرفهای و درستی را میبینند.
آیا در دنیای امروز امکانش وجود دارد که متون مذهبی در قالب نمایشهای مدرن، تجربی و تعاملی بازآفرینی شوند؟
بله! آقای علی رفیعی در سالهای گذشته نمایشی به نام «یادگار سالهای شن» اجرا کرد که تلفیق اجرای تعزیه به شیوه اجراهای مدرن بود که در تالار وحدت اجرا شد؛ این اجرا بسیار تاثیرگذار بود، به طوری که خانم پری صابری نیز از این شیوه برای بعضی از اجراهای نمایشهای کلاسیک مثل «آنتیگونه» استفاده کرد و حتی این نمایش را در ایتالیا با شیوه تعزیه اجرا کرد. به هر حال این قابلیتها وجود دارد اما مهم این است که ما از اینها درست استفاده کنیم. متاسفانه به خاطر عدم شناخت، نوآوری ها منجر به ضعیف و شکننده شدن اثر میشود. و چشمانداز خوبی از اجرا فراهم نمیکند.
به عنوان کسی که پیش از این در مرکز هنرهای نمایشی مسئولیت داشتید، برای تقویت هنر تعزیه در حال حاضر چه پیشنهایی دارید؟
من معتقدم که تعزیه باید یک پژوهشگاه داشته باشد. در آن دوران که مسئولیت داشتم پیگیر بودم که بتوانم در تفرش، قزوین، اراک یا اصفهان این پژوهشگاه را راهاندازی کنم. این شهرها به نوعی صاحب گونههای اجرایی از تعزیه هستند و اینکه بتوانیم پژوهشگاهی داشته باشیم برای محققان و دستاوردهای پژوهشی بسیار خوب است.
این نیازمند آن است که تعزیه، یک صنف یا یک انجمن حرفهای در این حوزه داشته باشه یا مدرسه آموزش تعزیه داشته باشیم. من هم از دوران طفولیت تعزیه را یاد گرفتم و زمانی «بچهخوانی» میکردیم. در تعزیه باید دستگاههای موسیقی را کاملاً بلد باشید تا بتونید بر اساس دستگاههای موسیقی ایرانی بخوانید. در بچهخوانی کودکان به صورت شنیداری این دستگاه ها را یاد میگیرند. همچنین «اشتلومخوانی» یا «درشتخوانی» نیز شیوهای خاص از اجرا و بیان است که باید آموزش داده شود. این موارد می تواند در مدارس طراحی و آموزش داده شود. متاسفانه در این زمینه کمتر کار شده است و باید این هنر را حفظ کرد.
امیدوارم مدیران جدید روی این هنر بومی و ملی ایران کار کنند چرا که تعزیه هنری است که در سازمان یونسکو به نام ایران ثبت شده و اگر ما به این موضوع نپردازیم بسیاری از کشورها هستند که این هنر را از دست ما درآورند.
در زمینه هنر نمایشی تعزیه کتاب «نمایش در ایران» بهرام بیضایی را میشناسیم. چه کتابهای دیگری در این زمینه وجود دارد که به علاقهمندان این حوزه میتواند کمک کند؟
کتابهایی که در این زمینه میتوان اشاره کرد، کتاب «تعزیه، هنر بومی پیشرو ایران» نوشته پتر جی. چلکووسکی است. کتاب دیگر کتاب «تعزیه نمایش مصیبت» از جابر عناصری، یکی از محققان برجسته و تعزیهشناسان ایرانی است. همچنین در زمینه آداب و شیوه های اجرایی تعزیه کتاب «آشنایی با مبانی شبیهخوانی» از داود فتحعلیبیگی نیز از کتاب های مهم این حوزه است. محمدحسین ناصربخت، از پژوهشگران حوزه نمایشهای آیینی و سنتی ایران، بهویژه تعزیه نیز در این حوزه مقالات بسیار ارزندهای دارد. امیدوارم که بتوانیم یک کتابخانه یا موزه اختصاصی در حوزه تعزیه داشته باشیم تا پژوهشگران بتوانند به آن مراجعه کنند. این هنر قدمت چندین هزار ساله دارد ولی متاسفانه آن طور که باید به آن بها داده نمی شود. در حالی که در کشور ایتالیا برای گونههای نمایشی سنتی مختلفشان موزه دارند. امیدوارم که عزیزان پژوهشگر و دانشجویان و هنرمندان این عرصه چراغ این هنر را همچنان روشن نگه دارند.

