غریبآبادی در تشریح فضای دیدارهای ژنو یادآور شد «این اتفاق نظر وجود داشت که مذاکرات باید ازسرگیری شده و برای رسیدن به یک توافق، باید فضای مناسبی از سوی همه طرفها ایجاد و حفظ شود؛ بنابراین توافق شد که گفتوگوها ادامه یابد».
زمینهساز مذاکرات رسمی!
با وجود قرائت مثبتی که کاظم غریبآبادی از دیدارهای ژنو داشت، اما معاون حقوقی و بینالملل وزیر امور خارجه ایران و مذاکرهکننده کلیدی هستهای ایران، روز دوشنبه متذکر شده بود «این گفتوگوها مذاکرات رسمی نیست، بلکه فرصتی برای شفافسازی مسائل و مشارکت در رایزنیهای عمیقتر است و به این معناست که مذاکرات این هفته تا حد زیادی بهعنوان زمینهساز برای مذاکرات رسمی بیشتر خواهد بود».
هدف گستردهتر این مذاکرات، احیای توافق هستهای موسوم به برجام است. هرچند برخی از طرفها آن را عملا مرده تلقی کردهاند. البته کریستین ترنر، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه انگلیس، از منظر خود به تبیین آنچه در ژنو و دیدار با طرفهای ایرانی گذشت، پرداخت و در اظهاراتی خبر داد «تروئیکا (لندن، پاریس و برلین) با تهران توافق کردند که گفتوگوها را ادامه دهند». ترنر این را هم اعلام کرد که «گفتوگوها جدی، صریح و سازنده بود و در شرایطی دشوار، نگرانیها را مورد بحث قرار دادیم و بر تعهد خود به یک راهحل دیپلماتیک تأکید کردیم و توافق شد که گفتوگوهای خود را ادامه دهیم». شهر ژنو از دوشنبه ۲۴ دی، به مدت دو روز میزبان دور سوم گفتوگوهای ایران و سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان و همچنین نماینده اتحادیه اروپا بود؛ گفتوگوهایی که دور نخست آن مهرماه در حاشیه هفتادونهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و دور دوم هم نهم آذرماه در ژنو برگزار شد.
دیدار روانچی و غریبآبادی با مورا
در ادامه رایزنیهای دیپلماتیک ایران و اتحادیه اروپا، مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران و کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالمللی وزیر امور خارجه ایران، عصر سهشنبه با انریکه مورا، معاون هماهنگکننده اتحادیه اروپا دیدار کردند. در همین راستا، مورا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «امروز به طور جداگانه با معاونان وزیر خارجه ایران، مجید تختروانچی و کاظم غریبآبادی در ژنو دیدار کردم. در طول این دیدار سازنده، راهکارهای دیپلماتیک برای مسئله برنامه هستهای ایران را بررسی کردیم». معاون هماهنگکننده اتحادیه اروپا این را هم افزود «به حمایت نظامی غیرقابل قبول ایران از روسیه، مسائل دوجانبه و منطقهای نیز پرداختیم».
همزمان با دیدار مورا، مجید تختروانچی در مصاحبه با «فرانچسکو دلئو»، خبرنگار مجله ایتالیایی Affari Internazionali و رادیو رادیکاله به سؤالاتی درباره مسائل مختلف بینالمللی و منطقهای پاسخ داد و عنوان کرد «ما بهتازگی در طول چند ماه گذشته دو بار با سه کشور اروپایی گفتوگو کردیم. باز هم حاضر به گفتوگو هستیم. ولی باید مشخص باشد که گفتوگو فقط برای گفتوگو نباشد؛ بلکه باید نتیجهبخش باشد. موضع ما همین است و همین مسیر را ادامه خواهیم داد». معاون سیاسی وزارت امور خارجه در ادامه همین مصاحبه باز هم تأکید و تصریح کرد «در طول این سالها موضع ما ثابت بوده و اعلام کردهایم در چارچوب برجام حاضر به گفتوگو هستیم؛ یعنی تعهدات برجامی در مقابل لغو تحریمها».
اروپاییها به دنبال توافق جدید هستهای با ایران هستند!
پیش از آغاز دور جدید گفتوگوهای ژنو، اکسیوس به نقل از دیپلماتهای اروپایی از خواست تروئیکای اروپایی برای انعقاد توافق هستهای تازه با ایران خبر داد. این پایگاه خبری در گزارش اخیر خود که شامگاه دوشنبه منتشر شده است، با اشاره به مصاحبه اخیر عباس عراقچی با سیسی تیوی چین و اظهارات او مبنی بر آمادگی و خواست ایران برای ازسرگیری مذاکرات با قدرتهای جهانی ازجمله آمریکا برای رسیدن به توافق هستهای تازه، نوشت: «با وجود همه بحرانهای جاری در سراسر جهان، دیپلماتهای ارشد تروئیکای اروپایی خواستار توافق هستهای تازه با ایران هستند».
به نوشته ایسنا، پایگاه خبری آمریکایی این را هم افزود «با توجه به پایانیافتن تحریمهای اعمالشده علیه ایران در اکتبر سال جاری (میلادی)، هیئتهای غربی (اروپا و آمریکا) نگران ازدسترفتن اهرم فشار اقتصادی خود علیه ایران هستند». البته آکسیوس ادعا کرد «در همین راستا، هیئتهای اروپایی در دیدار اخیر خود با مقامات ایرانی در ژنو، تهران را به فعالکردن مکانیسم ماشه تهدید کردهاند، هیئت ایرانی نیز در پاسخ تهدید اروپا اعلام کرده در صورت فعالشدن مکانیسم ماشه از پیمان عدم اشاعه تسلیحات هستهای خارج خواهد شد». این پایگاه خبری آمریکایی به نقل از دیپلماتهای اروپایی و دو مقام آگاه دیگر اطلاع دادند «بههمینعلت، کشورهای اروپایی خواستار رسیدن به توافق هستهای جدید با ایران تا تابستان هستند؛ زیرا به باور آنها، توافق کنونی به پوستهای توخالی تبدیل شده و برای بررسی برنامه هستهای کنونی ایران به توافق تازهای نیاز است».
ادامه مذاکرات با اروپا و توپی که در زمین ترامپ است!
پیرو آنچه عنوان شد، خبرگزاری رویترز در ارزیابی خود از دیدارهای ژنو، مشخصا به نقش ایالات متحده و سیاست دولت ترامپ اشاره دارد و گزارش داد «دور جدید گفتوگوهای ژنو پس از نشست قبلی در ماه نوامبر انجام شد. در آن زمان، یکی از مقامات ایرانی به رویترز گفته بود نهاییکردن نقشه راه با اروپاییها، توپ را در زمین ایالات متحده برای احیا یا نابودی توافق هستهای قرار میدهد». به نوشته این خبرگزاری و در تحلیلی نهچندان خوشبینانه «درحالیکه کمتر از یک هفته تا پیش از بازگشت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب ایالات متحده، به کاخ سفید باقی مانده، او متعهد شده که به سیاستی که در دوره قبلی خود دنبال میکرد، بازگردد که به دنبال نابودی اقتصاد ایران بود تا این کشور را مجبور به مذاکره بر سر برنامه هستهای، برنامه موشکهای بالستیک و فعالیتهای منطقهای کند».
در همین شرایط، المانیتور هم در گزارشی نوشت «همزمان با آغاز گفتوگوهای ایران و کشورهای موسوم به تروئیکای اروپا -بریتانیا، فرانسه و آلمان- در روز دوشنبه در ژنو بر سر برنامه هستهای تهران، سازمان انرژی اتمی ایران برنامههایی را برای توسعه برنامه هستهای خود فاش کرد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، روز دوشنبه اعلام کرد «این سازمان کار برای توسعه نیروگاه هستهای بوشهر به منظور تولید سه هزار مگاوات انرژی هستهای تا سال ۲۰۲۷ را آغاز کرده است. این بخشی از برنامه بزرگتر برای افزایش تولید انرژی هستهای به ۲۰ هزار مگاوات برق تا سال ۲۰۴۱ است». المانیتور ارزیابی بینابین دارد و به اعتقادش، «دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، گفته که آماده مذاکره با ایران است، اما همچنین وعده داده که در قبال تهران سختگیرانه عمل کند و از شاهینهای ایران برای پستهای کلیدی سیاست خارجی و امنیت ملی در دولت آینده استفاده کرده است». باوجوداین عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبهای با شبکه سیسی تیوی چین گفت: «فرمولی که ما برای حل موضوع هستهای در نظر داریم، همان فرمول برجام است که در ازای رفع تحریمها، حاضر به نظارت اعتمادساز درباره برنامه هستهای ایران هستیم».
گفتنی است که مجید تختروانچی در بخش دیگری از مصاحبه با «فرانچسکو دلئو»، خبرنگار مجله ایتالیایی Affari Internazionali و رادیو رادیکاله درباره نحوه تعامل با دولت ترامپ هم خاطرنشان کرده بود «ما آمریکا را براساس رفتارش قضاوت میکنیم، نه براساس شعارها و مواضع اعلامی آن. آقای ترامپ درباره مذاکرات هستهای و درباره ایران اظهارات مختلفی داشته، ولی ما باید منتظر باشیم و ببینیم ایشان بعد از شروع به کار در عمل چه خواهد کرد. گفته میشود آقای ترامپ بعد از آمدن به کاخ سفید سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد. این سیاستی است که آمریکاییها بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ در زمان آقای ترامپ از آن استفاده کردهاند و عملا این سیاست شکست خورده است». به گفته دیپلمات ارشد کشورمان «نکته دیگر این است که تحولات بینالمللی در دوره اول آقای ترامپ با وضعیت فعلی دنیا بسیار متفاوت بود؛ بنابراین باید صبر کنیم و ببینیم ترامپ در عمل چه خواهد کرد».
تداوم تردیدها در مسیر آغاز مذاکرات رسمی ایران و اروپا
در گزارش پیشین «شرق» به تاریخ ۱۹ دی درباره آسیبشناسی مسیر سیاست خارجی در تنشزدایی با غرب و بهویژه اروپاییها عنوان شد که طیفی از تحلیلگران فاصله ۴۵روزه از نشست ۹ آذر در ژنو تا دور دوم گفتوگوهای ژنو را با توجه به برخی شرایط داخلی، منطقه و بینالمللی در آستانه روی کار آمدن دونالد ترامپ بههیچوجه توجیهپذیر نمیدانند. بهویژه آنکه هنوز قرار نیست موتور مذاکرات رسمی با هدف تنشزدایی بین ایران و اروپا در ۲۴ دیماه روشن شود و کماکان این دیدارها در قالب گفتوگوهای اولیه برای ارزیابی از خواستهها و مطالبات طرفین برگزار میشود. ازاینرو برای بررسی دقیقتر چرایی آغازنشدن مذاکرات رسمی بین ایران و اروپا، پس از دو دور گفتوگوهای اولیه در سوئیس به سراغ کوروش احمدی رفتهایم تا از منظر این دیپلمات پیشین ایران در نیویورک به این سؤال پاسخ داده شود. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گپوگفت است.
اجازه دهید از منظری آسیبشناسانه، ارزیابی دور جدید گفتوگوهای ایران و اروپا به میزبانی ژنو را آغاز کنیم و آن هم ناظر به فاصله ۴۵روزه بین دو دور گفتوگوها است. در این زمینه تحلیلگران معتقدند با توجه به شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی، اساسا این میزان از فاصله بین گفتوگوها با اروپا بههیچوجه توجیهپذیر و قابل دفاع نیست و از سوی دیگر نشان از جدیتنداشتن برای آغاز مذاکرات رسمی دارد؛ اما این نبود جدیت از طرف تهران است یا اروپاییها یا اینکه هر دو طرف منتظر بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید هستند؟
شاید جدیتنداشتن یا بهتر بگوییم تردیدهایی از هر دو طرف ایران و اروپا برای پیشبرد کار وجود داشته باشد. در ایران تصوری در برخی افراد و محافل شکل گرفته و من امیدوارم این تصور و ارزیابی در دستگاه سیاست خارجی وجود نداشته باشد و آن اینکه گویا در شرایط کنونی، اروپا دیگر اهمیت، جایگاه و نفوذ چندانی ندارد و اولویت سیاست خارجی ایران باید مذاکره با آمریکاییها و دولت ترامپ باشد؛ چون گفتوگو یا مذاکره با اروپاییها حاصلی ندارد و حتی اگر مذاکره با اروپا به نتیجه هم برسد، تأثیر و خروجی ملموسی برای ما به دنبال نخواهد داشت. تأکید من این است که این تصور اشتباهی است. هرچند این ارزیابی در دستگاه سیاست خارجی بعید است شکل گرفته باشد، اما در محافل بیرون از وزارت امور خارجه چنین ارزیابیهایی مطرح میشود که میتواند تأثیری نهچندان مثبت بر روند و مسیر پیشروی وزارت امور خارجه داشته باشد.
پس به باورتان باید مذاکرات با اروپا بهطور مستقل ادامه پیدا کند؟
اتحادیه اروپا متشکل از ۲۷ کشور است و چیزی در حدود ۲۶، ۲۷ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارد. اروپاییها جایگاه مشخصی هم در معادلات سیاسی جهانی و دیپلماتیک منطقهای و فرامنطقهای دارند. ضمن آنکه دو کشور اروپایی انگلستان و فرانسه، عضو دائم شورای امنیت و دارای حق وتو هستند. بنابراین در کل اروپاییها میتوانند نقش مهمی در سیاستگذاری ترامپ داشته باشند. پس مذاکره با اروپا ضرورت دارد و اگر احیانا در محافل رسانهای و کارشناسی بیرون از وزارت امور خارجه این ارزیابی و توصیه غلط مطرح است که اروپا مهم نیست و بهتر است اهمیتی برای مذاکرات با اروپا قائل نباشیم، شاید تأثیراتی را گذاشته باشد.
اگر به سؤال قبل بازگردیم، برخی هم در توجیه این فاصله زمانی گفتوگوهای ژنو ۱ و ۲ معتقدند که اتفاقا به جای ایران، این تروئیکای اروپایی عضو برجام است که فعلا تا زمان روی کار آمدن ترامپ عزمی جدی برای آغاز مذاکرات با ایران ندارند؛ بنابراین توپ در زمین قاره سبز است.
تداوم تردیدها در مسیر آغاز مذاکرات رسمی ایران و اروپا
در گزارش پیشین «شرق» به تاریخ ۱۹ دی درباره آسیبشناسی مسیر سیاست خارجی در تنشزدایی با غرب و بهویژه اروپاییها عنوان شد که طیفی از تحلیلگران فاصله ۴۵روزه از نشست ۹ آذر در ژنو تا دور دوم گفتوگوهای ژنو را با توجه به برخی شرایط داخلی، منطقه و بینالمللی در آستانه روی کار آمدن دونالد ترامپ بههیچوجه توجیهپذیر نمیدانند. بهویژه آنکه هنوز قرار نیست موتور مذاکرات رسمی با هدف تنشزدایی بین ایران و اروپا در ۲۴ دیماه روشن شود و کماکان این دیدارها در قالب گفتوگوهای اولیه برای ارزیابی از خواستهها و مطالبات طرفین برگزار میشود. ازاینرو برای بررسی دقیقتر چرایی آغازنشدن مذاکرات رسمی بین ایران و اروپا، پس از دو دور گفتوگوهای اولیه در سوئیس به سراغ کوروش احمدی رفتهایم تا از منظر این دیپلمات پیشین ایران در نیویورک به این سؤال پاسخ داده شود. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گپوگفت است.
اجازه دهید از منظری آسیبشناسانه، ارزیابی دور جدید گفتوگوهای ایران و اروپا به میزبانی ژنو را آغاز کنیم و آن هم ناظر به فاصله ۴۵روزه بین دو دور گفتوگوها است. در این زمینه تحلیلگران معتقدند با توجه به شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی، اساسا این میزان از فاصله بین گفتوگوها با اروپا بههیچوجه توجیهپذیر و قابل دفاع نیست و از سوی دیگر نشان از جدیتنداشتن برای آغاز مذاکرات رسمی دارد؛ اما این نبود جدیت از طرف تهران است یا اروپاییها یا اینکه هر دو طرف منتظر بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید هستند؟
شاید جدیتنداشتن یا بهتر بگوییم تردیدهایی از هر دو طرف ایران و اروپا برای پیشبرد کار وجود داشته باشد. در ایران تصوری در برخی افراد و محافل شکل گرفته و من امیدوارم این تصور و ارزیابی در دستگاه سیاست خارجی وجود نداشته باشد و آن اینکه گویا در شرایط کنونی، اروپا دیگر اهمیت، جایگاه و نفوذ چندانی ندارد و اولویت سیاست خارجی ایران باید مذاکره با آمریکاییها و دولت ترامپ باشد؛ چون گفتوگو یا مذاکره با اروپاییها حاصلی ندارد و حتی اگر مذاکره با اروپا به نتیجه هم برسد، تأثیر و خروجی ملموسی برای ما به دنبال نخواهد داشت. تأکید من این است که این تصور اشتباهی است. هرچند این ارزیابی در دستگاه سیاست خارجی بعید است شکل گرفته باشد، اما در محافل بیرون از وزارت امور خارجه چنین ارزیابیهایی مطرح میشود که میتواند تأثیری نهچندان مثبت بر روند و مسیر پیشروی وزارت امور خارجه داشته باشد.
پس به باورتان باید مذاکرات با اروپا بهطور مستقل ادامه پیدا کند؟
اتحادیه اروپا متشکل از ۲۷ کشور است و چیزی در حدود ۲۶، ۲۷ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارد. اروپاییها جایگاه مشخصی هم در معادلات سیاسی جهانی و دیپلماتیک منطقهای و فرامنطقهای دارند. ضمن آنکه دو کشور اروپایی انگلستان و فرانسه، عضو دائم شورای امنیت و دارای حق وتو هستند. بنابراین در کل اروپاییها میتوانند نقش مهمی در سیاستگذاری ترامپ داشته باشند. پس مذاکره با اروپا ضرورت دارد و اگر احیانا در محافل رسانهای و کارشناسی بیرون از وزارت امور خارجه این ارزیابی و توصیه غلط مطرح است که اروپا مهم نیست و بهتر است اهمیتی برای مذاکرات با اروپا قائل نباشیم، شاید تأثیراتی را گذاشته باشد.
اگر به سؤال قبل بازگردیم، برخی هم در توجیه این فاصله زمانی گفتوگوهای ژنو ۱ و ۲ معتقدند که اتفاقا به جای ایران، این تروئیکای اروپایی عضو برجام است که فعلا تا زمان روی کار آمدن ترامپ عزمی جدی برای آغاز مذاکرات با ایران ندارند؛ بنابراین توپ در زمین قاره سبز است.
بخشی از گفته شما درست است، اما باید در نظر گرفت که اگرچه آنچه در ژنو میگذرد فعلا دیدارها و گفتوگوهای اولیه است، ولی همه چیز به دولت ترامپ ختم نمیشود.
اکنون دو طرف ایران و اروپا به دنبال ارزیابی از همدیگر هستند تا ببینند چه مسیری باید در پیش بگیرند و چه مذاکراتی میتوانند داشته باشند. در حال حاضر، سؤالات و ابهامات زیادی وجود دارد که این مذاکرات در چه موضوعاتی، در چه سطحی و در چه فرمتی قرار است برگزار شود؟ آیا اروپاییها همچنان در قالب کمیسیون مشترک برجام، یعنی در کنار روسیه، حاضر به مذاکره رسمی با ایران هستند یا باید فرمت جدیدی تعریف کرد؟ به هر حال نمیتوان منکر تأثیرات جدی جنگ اوکراین بر مذاکرات ایران و اروپا بود.
امکان دارد دیگر اروپاییها حاضر نباشند در کنار روسیه مذاکرات با ایران را آغاز کنند. سؤال دیگری که مطرح است، این خواهد بود که چه فرمت جدیدی میتواند برای ایران هم مناسب باشد و ما را به اهداف و منافع خودمان برساند؟ من نظر و پاسخی قطعی در این رابطه ندارم، اما همزمان باید به این نکته هم اذعان کرد که بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، شاید رئیسجمهور آمریکا نیز به دنبال فرمت و شکل جدیدی از مذاکرات باشد که امکان دهد تا خود او محور و کانون نوعی نمایش سیاسی باشد. لذا روانشناسی ترامپ هم اینجا بسیار حائز اهمیت است؛ چون به نظر من، دونالد ترامپ فردی است که میخواهد چهره اصلی مذاکرات با ایران باشد. به بیان دیگر، سیاست ترامپ احتمالا چیزی بین «نیمهدیپلماسی و نیمهنمایشی» خواهد بود. پس واقعا باید این احتمال را در نظر گرفت که ترامپ قبول نداشته باشد معاونان و مدیرکلهای وزارت خارجهها، ماهها بر روی مسائل و موضوعات مختلف گفتوگو کنند و نقش و جایگاه فردی مانند دونالد ترامپ در سایه قرار گیرد. در مجموع، این عدم قطعیتها، ابهامات، سؤالات و تردیدها هرکدام سبب شده است فعلا آنچه در ژنو میگذرد، یک ارزیابی، دیدار و گفتوگوهای اولیه باشد با این هدف که به تکتک این پرسشها پاسخ داده شود و به نحوی، بستر و فضای مثبت برای آغاز مذاکرات رسمی شکل بگیرد.
و همه اینها تا قبل از روی کار آمدن دونالد ترامپ غیرممکن است؟
به هر حال بحث اصلی آمریکاست. همیشه اینگونه بود؛ چون آمریکاست که از برجام خارج شد و آمریکاست که اعمال تحریم کرد. لذا این مذاکره ما با آمریکاست که تعیینکننده خواهد بود و میتواند به برداشتهشدن تحریمها منجر شود. البته باز هم اینجا تأکید میکنم این گفته من لزوما منافاتی با مذاکرات با اروپا ندارد، اما در این قبیل بحثها، اولویت با آمریکاست.
وضعیت داخلی را چگونه میبینید؟ آیا ما شاهد صدایی واحد برای آغاز مذاکرات هستیم یا برخی بداخلاقیهای سیاسی رادیکالها مانند نطق تند کوچکزاده در مجلس دوازدهم میتواند آغاز کارشکنیها باشد؟
در پاسخ ما باید دو موضوع را از هم تفکیک کنیم؛ یکی مربوط به اظهارنظرها، موضعگیریها، سخنرانیها، نطقها و مصاحبههاست. اینجا هر فردی با هر نگرش سیاسی میتواند ارزیابی خود را داشته باشد. این یک روند قابل قبول، آزاد و طبیعی است که در همه کشورها هم وجود دارد که هر جریان سیاسی و هر فرد و طیفی بتواند آزادانه نظر خود را مطرح کند. موضوع اینجاست که ما باید در سطوح تصمیمگیری، تصمیمسازی و اجرائی شاهد صدایی واحد باشیم. اینجا دیگر تشتت آرا و مواضع متفاوت از سوی مقامات اجرائی قابل دفاع نیست؛ چون بعد از سیاستگذاری و گرفتهشدن تصمیمات لازم باید به شکل واحد این تصمیمات اجرا شود و اگر اختلافنظر یا بحثهای جزئی و موردی برای رسیدن به تصمیمات مناسب و نحوه اجرائیکردن این تصمیمات و سیاستگذاریهای خرد و کلان وجود دارد، باید در خفا و غیرعلنی انجام شود. ما با طیف گستردهای از رسانهها، شخصیتها، نمایندگان مجلس، کارشناسان و تحلیلگران مواجهیم که باید بتوانند آزادانه نظر خود را مطرح کنند، اما در کل باید یک نظم و انضباط برای اجرائیکردن سیاستها در سطح مقامات تصمیمگیر و اجرائی وجود داشته باشد. همچنان که در کل دنیا بنا بر همین است. آن چیزی که برای طرفهای مقابل تعیینکننده است، مواضع رسمی از طرف مقامات اجرائی است که باید هماهنگی لازمی با همدیگر داشته باشند، نه لزوما نطق یک نماینده مجلس یا نظر یک کارشناس، روزنامهنگار و… .