تقریباً همه اقدامات فرزین در بانک مرکزی، تکرار سیاستهای پیشین در بانک مرکزی بود و احتمالاً هر نقدی که به رؤسای قبلی بانک مرکزی وارد است، به فرزین هم وارد میشود. در واقع فرزین در بیشتر سیاستها با رؤسای قبلی بانک مرکزی تفاوتی نمیکند جز اینکه در دولت قبل، از شدت تحریمهای زمان ترامپ کاسته شده بود و درآمدهای نفتی که در دولت دوازدهم به شدت کاهش پیدا کرده بود، بهبود یافت.
فرزین این شانس را داشته که از فشار حداکثری تحریمها کم شود و بانک مرکزی توانسته ارز حاصل از نفت را مورد استفاده قرار دهد. قطعاً اگر شرایط تحریمی با دوره دولت قبل یکسان بود، فرزین و دولت سیزدهم نیز با مشکل مواجه میشدند. ذکر این نکته آن جایی حائز اهمیت میشود که بدانیم احتمالاً با روی کار آمدن ترامپ و تشدید تحریمها، شرایط بغرنجی که در دولت دوازدهم بر اقتصاد کشور سایه انداخته بود، دوباره تکرار میشود. مجدداً، اهمیت روی کار آمدن ترامپ و تشدید دوباره تحریمها آن جایی مشخص میشود که بدانیم، ادامه سیاستهایی مانند تخصیص ارز ترجیحی، احتمالاً با شروع ریاستجمهوری ترامپ سختتر شود.
البته بر کسی پوشیده نیست که فساد حاصل از ارز ترجیحی، تا چه اندازه اقتصاد کشور را تحتتاثیر قرار میدهد؛ بنابراین فساد ارز ترجیحی، سر جای خودش هست اما اینکه دولت تا چه زمانی میتواند این ارز را برای کالاهای اساسی حفظ کند، به این بستگی دارد که درآمدهای نفتی چگونه باشد؛ اگر دولت بتواند مثل چند ماه گذشته نفت بفروشد و ارز حاصل از آن را در اختیار بانک مرکزی قرار دهد، دست دولت برای تخصیص این ارز به کالاهای اساسی بازتر است اما در غیر این صورت، احتمالاً دولت چهاردهم و بانک مرکزی به ریاست محمدرضا فرزین، دچار مشکلات جدی شوند.
دشمن را کوچک نشمارید
فرزین در گفتوگوی تلویزیونی گفته بود: «در مجموع حلقههای وابستگی اقتصاد ایران به آمریکا و حتی اروپا محدود است و روابط اقتصادی بالایی با آنها نداریم. بنابراین انتخابات آمریکا و ریاستجمهوری ترامپ به صورت مستقیم اثر زیادی بر اقتصاد ایران ندارد و همانطور که پس از انتخاب ترامپ شاهد بودیم نوسانات بازار ارز کمتر از یک درصد بود.
با این حال، از نظر اثرات غیرمستقیم، اقتصاد آمریکا اقتصاد بزرگی است و بر اقتصاد تمام جهان اثرگذار است. پس از انتخاب ترامپ برخی از رمزارزها و ارزهای دیجیتال تا ۲۰ درصد نیز افزایش قیمت تجربه کردند و ارزش یورو کاهش نسبتاً زیادی داشت و این در حالی بود که ارز ما کمتر از یک درصد کاهش ارزش را تجربه کرد که یکی از کمترین واکنشها را نسبت به ارزهای سایر کشورهای جهان نشان میدهد.»
با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند که انتخاب ترامپ، منجر به مشکلات عدیده میشود اما روز گذشته روزنامه کیهان در مقالهای نوشته بود که تفاوتی ندارد چه کسی رئیسجمهور آمریکا میشود. با توجه به تجربههای قبلی ایران در مواجه با ترامپ نمیتوان صحت چنین ادعاهایی را پذیرفت. چراکه مثلاً کامران ندری، اقتصاددان پیش از اینکه ترامپ رئیسجمهور آمریکا شود، گفته بود: «اینجور انتخابات، بیش از اثر عمیق و ماندگار، یک اثر روانی گذرا خواهد داشت. بعید است که با انتخاب ترامپ شاهد تغییر بنیادی باشیم؛ بنابراین در لحظه انتخاب ترامپ، تغییر خاصی رخ نداده است.
برجام که سر جایش است و بقیه مسائل هم تغییری نمیکند؛ پس تنها میتوان منتظر یک واکنش لحظهای بود. این اثر روانی هم، یعنی مردم گمان میکنند ممکن است در آینده اتفاقی بیفتد. بسته به اینکه چقدر بازارهای ایران میتواند تحتتأثیر عوامل روانی باشد، از خودش واکنش نشان میدهد و این آثار روانی براساس میزان تابآوری هر بازار ماندگار میشود.
اگر هیلاری انتخاب شود، چون فرض بر این است که همان روند اوباما ادامه پیدا میکند، اثر روانی خاصی، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت بر بازار نخواهد داشت؛ اما اگر ترامپ انتخاب شود؛ چون سخنانی مبنی بر قبولنداشتن برجام زده است، حتماً در کوتاهمدت شاهد تکانههایی در بازارها خواهیم بود.» اما همگان دیدند که بعد از انتخاب ترامپ، او خیلی راحت از برجام خارج شد.
درست شبیه به احمدینژاد که تحریمها را کاغذپاره خواند، به اقتصاد لطمه وارد کرد. بنابراین اولین درس رویاروییهای قبلی همان است که بزرگان بارها گفتهاند: «دشمن را بسیار بزرگ ندانید اما او را کوچک هم نشمارید؛ هرچند که ناتوان باشد.» به همین دلیل شاید بهترین مواجهه با ترامپ، پذیرش معاهدههایی مانند افایتیاف و بازگشت در لیستهای سبز باشد.
دوران روحانی که ترامپ بر سر کار آمد، چه شد؟
از زمانی که ترامپ از معاهده برجام خارج شد، فشار زیادی به اقتصاد کشور تحمیل شد. تحریمهای گسترده ترامپ علیه ایران، بهخصوص در بخشهای مالی و نفتی، سبب کاهش شدید درآمدهای ارزی و تشدید مشکلات اقتصادی در کشور شد. دولت و بخشهای مختلف اقتصادی ایران راهبردهایی برای کاهش اثرات منفی این تحریمها به کار گرفتند.
به نظر میرسد پیروزی ترامپ در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا همچنان بر اقتصاد ایران اثرگذار باشد. برای مثال اگر دولت نتواند ارز نفتی به دست بیاورد، چطور ارز را در اختیار واردکنندگان قرار دهد یا اینکه تا چه زمانی میتواند به سیاست تخصیص ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی ادامه دهد؟ پرواضح است که یکی موارد مهم که اثر بسیاری بر وضعیت رشد اقتصادی ایران، دارد، میزان صادرات نفتی است.
نفت بهعنوان منبع اصلی درآمدهای ارزی دولت ایران محسوب میشود و بنا بر تجربه، تحریمهای نفتی ترامپ آسیب شدیدی به اقتصاد کشور وارد کرد. با تحریمها و کاهش دسترسی ایران به بازارهای بینالمللی نفت، دولت با کاهش شدید درآمدهای نفتی مواجه شد. از آنجایی که ایران کشوری است که عمده درآمدهای خود را از راه فروش نفت به دست میآورد، دولت در آن زمان تلاش کرد که با حفظ بازارهای خود در کشورهای شرق آسیا، از جمله چین، صادرات نفتی را به هر نحو حفظ کند.
به همین دلیل هم شروع به ارائه تخفیفهای چشمگیر بر بشکههای نفت کرد؛ تا جایی که برخی از منابع محلی به رویترز گفته بودند که چین بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران، بین ۹ تا ۱۰ دلار تخفیف میگیرد. به هر روی، چین نقش مهمی در کاهش اثر منفی تحریمهای نفتی ایفا کرد اما این روند هم چندان دوام نیاورد و کشور مجبور شد برای مبادله با چین، دست به مبادله کالا با کالا بزند یا اینکه به جای دلار، از پولهای محلی استفاده کند که خود این امر هم آسیبهای زیادی برای اقتصاد کشور داشت. مقامات رسمی کشور بارها به شکلی واضح بیان کردهاند که به جای پول نفت، کالاهایی مانند چای سریلانکا، پشم، پنبه، انبه، گندم و… وارد کشور میکنند. محسن رضایی، معاون اقتصادی وقت دولت سیزدهم، در ابلاغیهای حمایت خود را از تهاتر نفت با کالا اعلام کرده بود.
سیاستگذاری بایستی متفاوت باشد
به گفته کارشناسان، واکنش دولت باید با توجه به کنش ترامپ، متفاوت باشد. حسن گلمرادی آدینهوند، عضو هیئتعلمی موسسه عالی آموزش بانکداری در پاسخ به این پرسش که آیا مانند آقای فرزین معتقدید ترامپ تاثیری بر بازارهای پولی و مالی ایران نخواهد داشت به هممیهن گفت: چنانچه سیاستهای دولت ترامپ توسعه تحریمها و ایجاد موانع تجاری و مالی برای کشور باشد شبکه بانکی نیز از کانال بودجه و سیاست مالی و تجاری تحت تاثیر قرار میگیرد. کانال نرخ ارز یکی دیگر از کانالهایی است که میتواند بر سیستم بانکی اثرگذار باشد.
در مقابل چنانچه حذف تحریمها و کاهش تقابل که در برخی صحبتهای ایشان ذکر شده است دنبال شود میتواند در اقتصاد و شبکه بانکی فرصتهایی را ایجاد کند. بنابراین بسته به نوع سیاستهای مختلف توسط دولت ترامپ در تعامل با ایران نوع سیاستگذاری بایستی متفاوت باشد. در حالت سیاستهای تقابلی توسعه ارتباطات مالی با کشورهای بزرگ دیگر و همسایگان میتواند در کاهش اثرات موثر باشد.
نمیتوان گفت ترامپ تاثیری ندارد
حتی کارشناسان خوشبینی که معتقدند بانک مرکزی عملکرد خوبی از خود نشان داده، بیان نمیکنند که روی کار آمدن ترامپ، مطلقاً هیچ تاثیری بر اقتصاد کشور نخواهد گذاشت.
حجتالله فرزانی،کارشناس پولی و بانکی در همین باره توضیح میدهد: به لحاظ روانی و با توجه به اینکه روی کار آمدن ترامپ قبل از این هم پیشبینی میشد و همچنین ریسکهایی که در کشور ما پیشبینی میشد، کشور تحت تاثیر این موضوع قرار نگرفت. لذا میتوان گفت که این رخداد سیاسی یا پیش از این تاثیر خود را در اقتصاد ایران گذاشته بود یا اینکه کشور چنان درگیر مشکلات گوناگون است که دیگر نمیتوان نگران بود که روی کار آمدن ترامپ چه تاثیری میگذارد.
او میگوید: بدون تردید مهمترین عاملی که در بازار ارز ایران نقش بازی کرده و روند قیمتها را به سمت افزایش سوق داده، افزایش چشمگیر تنشها، هم در منطقه خاورمیانه و هم در بخشهای دیگر جهان بوده است. این تنشها البته در مواردی ایران را بیش از دیگر کشورها و اقتصادها درگیر میکرد. به همین جهت در برهههایی به وضوح میتوان مشاهده کرد که سطح نوسانات ناشی از تنشهای سیاسی و نظامی در ایران بیش از دیگر کشورها میشود.
به گفته فرزانی بازار از عوامل گوناگونی خط میگیرد. از ابتدای سال ۱۴۰۳ حداقل ۶ نقطه بحرانی داشتیم که هر کدام میتوانستند وضعیت را به شکلی محسوس دگرگون کنند و بازار را هم به شدت به دنبال خودشان بکشند. هر کدام از این بحرانها میتوانست در سالهای گذشته موجب جهشهای به مراتب بزرگتر شود.
این کارشناس پولی و بانکی ادامه میدهد: سیاستگذار پولی موفق شده تا حدی با مداخلههایی که میکند تا اندازهای عنان تنظیمگری بازار را در دست داشته باشد و به باور من در مقابل بخش مهمی از بحرانها مدیریت موفقی داشت. ضمناً همه مشکلات را مدیران اقتصادی نمیتوانند مرتفع کنند. هنگامی که هیجان به حداکثر میرسد، دیگر ابزارهای سیاستگذاری هم کارایی کافی ندارند.
در این میان بانک مرکزی هم باید با توجه به منابعی که در اختیار دارد و نیازهای موجود و اساسی کشور، بازار ارز را مدیریت کند. مدیریت کردن فقط تثبیت قیمتها نیست بلکه به معنای جلوگیری از نوسانات شدید است. در شرایطی که منابع کاهش مییابند یا وضعیت تورمی ادامه مییابد، تضعیف ارزش پول ملی هم غیرقابل اجتناب میشود.
او خاطرنشان میکند: به نظر من هیجانات این چند روز، مدیریت شده است اما قطعاً اگر اقدامات ترامپ مانند گذشته، اقداماتی باشد که تحریمها را افزایش دهد، باعث میشود تاثیرات بلندمدت ریاستجمهوری او در ایران زیاد باشد چراکه ترامپ اقدامی میکند و ایران هم به آن اقدام پاسخ میدهد و همین منجر به ایجاد تنش و تشدید درگیریها میشود.
ترامپ یک تهدید جدی است
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، بیان میکند که با روی کار آمدن ترامپ دیگر امکان فروش همان مقدار نفت را هم نداریم. این یک تهدید جدی است که منجر به کاهش بسیار درآمدهای نفتی ایران و همچنین درآمدهای ارزی کشور خواهد شد.
افقه عنوان میکند: با توجه به تجربه قبلی که از ترامپ داشتیم و همچنین سخنرانیای که در مبارزات انتخاباتیاش درباره ایران داشت، بازار تاکنون دیدگاه منفی نسبت به ترامپ داشته است.
ترامپ یک دیدگاه متناقضی در سیاست خارجهاش دارد. او از یک سو میگوید نمیخواهم جنگ باشد و از سوی دیگر به شدت طرفدار اسرائیل است. زمانی که او مستقر شود، سختگیریهای بیشتری اعمال میکند. از آن بدتر به لحاظ اقتصادی همان یکونیم میلیون بشکه نفتی که در بودجه سال ۱۴۰۴ پیشبینی کردند و در دوره بایدن در همین حدود بشکه نفت فروخته میشد، به دلیل سختگیری ترامپ همان هم محقق نمیشود.
او میافزاید: بانک مرکزی نمیتواند منابعی که پیشبینی شده را به دست بیاورد و همچنین، قیمت ارز، طلا و سکه افزایش مییابد. بازار مسکن دچار رکود تورمی میشود.
افقه تاکید میکند: وضعیت ایران دیگر مشابه با وضعیت سال ۱۳۹۷ نیست که بتواند اموال و شرکتهای دولتی را بفروشد. کشور در طی این چند سال گذشته، از تمام ظرفیتهایش استفاده کرده است. دوره بایدن فرصت خوبی بود که میتوانستیم دستکم طی آن چهار سال مذاکرات را به صورت جدی دنبال کنیم. آن چهار سال را از دست دادیم و دوباره به دامن ترامپِ ضدایران افتادیم. اکنون هم باید خیلی سریع دوباره به سمت افایتیاف برویم تا آمریکا به بهانه نپذیرفتن این معاهده نتواند اعمال فشار بر ما را ادامه دهد.
تاثیر ترامپ نه صفر نه صد
برخی از اقتصاددانان معتقدند که ترامپ نمیتواند مطلقاً هیچ اثری بر اقتصاد کشور نداشته باشد و اگر کسی میگوید انتخاب ترامپ، تاثیر خاصی بر اقتصاد ندارد، دقیق صحبت نمیکند. کامران ندری، استاد دانشگاه امام صادق، در گفتوگو با هممیهن توضیح میدهد: تاثیرات این پیروزی کوتاهمدت است اما به هرحال اقتصاد ایران هم ضعیف شده است.
به اعتقاد او اظهارات ترامپ درباره ایران تا این لحظه که آنقدر تند نبوده است. بنابراین باید منتظر ماند و بررسی کرد که قرار است ایران چه واکنشی در برابر ایران نشان دهد. در حال حاضر، بازار هم نگرانی چندان زیادی نشان نداده است و نوسانات آنقدر نگرانکننده نیست.
او اضافه میکند: با توجه به اینکه اکنون مسیرهای دور زدن تحریمها تاحدودی برای ایران راحتتر و ارتباطاتش قویتر و پیچیدهتر شده است؛ شاید آمریکا سختتر از گذشته بتواند فروش نفت ایران را محدود کند. اگر ترامپ بخواهد فشار وارد کند، به اندازه گذشته تاثیرگذار نخواهد بود اما به هرحال میتواند اقتصاد ما را تحت فشار قرار بدهد.
تاثیرپذیری اقتصاد ایران از سیاستهای فشار حداکثری دولت آمریکا به دلیل ضعفهای زیرساختی و نهادی است چراکه نهادهای اقتصادی ما نهادهای قویای نیستند و اقتصاد ما به سمت انحصار تمایل پیدا کرده است.
ندری اظهار میکند: مشکلات مالی دولت بسیار افزایش و نظام اداری ما تنزل پیدا کرده است و از لحاظ شاخصهای توسعه وضعیت مناسبی نداریم. حتی لازم نیست که دولت جدید آمریکا فشارها را به اندازه قبل افزایش بدهد، با توجه به ضعفهای جدی زیرساختیای که داریم، به هرحال آسیبپذیر هستیم. دولت جدید آمریکا اگر بخواهد کمی سختگیرانهتر از دولت بایدن هم عمل کند، میتواند تاثیر ملموسی بر اقتصاد ایران بگذارد.
او بیان میکند: با توجه به موضعگیریهای دولت آقای پزشکیان، برداشت عمومی فعالان بازار این است که به احتمال زیاد ایران به سمت تنش بسیار زیادی با دولت بعدی آمریکا نخواهد رفت.