گزارش رئیس‌جمهور به اصلاح‌طلبان

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری آخر هفته گذشته دو دیدار؛ یکی با هیئت‌رئیسه جبهه اصلاحات و دیگری با رؤسای ستادهای انتخاباتی‌اش، داشت؛ در هر دو جلسه هم او از عملکرد صدروزه دولتش در مسیر وفاق و گفتمانی که مطرح کرده بود، سخن گفت و پای سخنان اعضای جبهه اصلاحات و رؤسای ستاد انتخاباتی‌اش که جریان حامی او در انتخابات بودند، نشست.

خلاصه‌ای از مباحث مطرح‌شده در این دو جلسه

پزشکیان در دیدار با هیئت‌رئیسه جبهه اصلاحات ایران ضمن استماع نظرات، دیدگاه‌ها و انتقادات ایشان و ضمن تشریح برنامه‌ها و اقدامات دولت، توضیحاتی درباره روند عملکرد دو ماه و نیم گذشته و مشکلات و موانع پیش‌روی پیشبرد برنامه‌های دولت ارائه کرد. او در بخشی از سخنانش به مشکلات ایجادشده با ترور اسماعیل هنیه در روز تحلیف و مشکلات اقتصادی موجود در کشور اشاره کرد و از فرآیند انتخاب وزرا و نتایج آن که با همراهی رئیس و نمایندگان مجلس و رئیس قوه قضائیه صورت گرفت، سخن گفت. او همچنین به نحوه انتصاب استانداران و همراهی نهادهای مختلف برای انتصاب استانداران اهل سنت پرداخت.

البته در ادامه رئیس‌جمهوری گزارشی از وضعیت صندوق‌های بازنشستگی و ناترازی بانک‌ها، برنامه‌ریزی برای بهبود وضعیت کولبرها، وضعیت ناترازی انرژی، برنامه‌ریزی در حوزه اقتصاد و همچنین فعالیت دولت در عرصه بین‎الملل و حوزه سیاست خارجی نیز مطرح کرد. پزشکیان درباره وعده‌اش در حوزه آموزش نیز تصریح کرد:«برای اصلاح نظام آموزشی قرار شده گروهی از متخصصین سناریوهای تغییر نظام آموزشی را اجرا کنند. همچنین تلاش داریم نهضتی راه بیاندازیم که کمبود مدارس در کشور را برطرف کنیم.» او به بررسی ایده‌هایی برای اصلاح نظام حکمرانی اشاره کرد و بر ضرورت توجه به نخبگان در مناطق مختلف و ظرفیت نهادهای مدنی و فعال شدن انجمن‌های علمی و اجتماعی تاکید کرد.

علاوه بر آن، پزشکیان در جمع رؤسای ستادهای انتخاباتی‌اش با اشاره به حضور در جمع کسانی که با ابراز لطف، هم‌دلی و پشتیبانی خود، موجبات شکل‌گیری امید در کشور و زمینه‌سازی برای ایجاد «دولت وفاق ملی» را فراهم کردند، گفت:«بعد از اتمام انتخابات باید در گام اول و به فوریت نسبت به تشکیل دولت اقدام می‌کردیم؛ تمام تلاش ما در مجموعه دولت این بود که با اجماع و پرهیز از چنددستگی این مهم را به سرانجام برسانیم.» او در این دیدار هم به  پشتیبانی‌های رهبری و همکاری و همراهی سران قوا، انتصابات استانداران بومی و قومی استان‌های سیستان و بلوچستان، خوزستان و کردستان را از دستاوردهای دولت چهاردهم دانست و ابراز امیدواری کرد که این اقدامات مستمر و ادامه‌دار باشد.

البته که در این بین پیشنهادات، هم‌فکری، گله‌مندی‌ها و انتقاداتی از سوی مقابل مطرح شد؛ مثلاً اعضای ستاد انتخاباتی گله داشتند که چرا این دیدارها دیر به دیر انجام می‎شود و نگران از قطع شدن مسیرهای ارتباطی با ایشان بودند که در پاسخ و برای دلگرمی آنها، پزشکیان توضیح می‎دهد:«زین‌پس نیز دولت مرتباً پیگیر امور مردم خواهد بود تا مبادا حق کسی ضایع گردد.»

واکنش به دیدار با حامیان

پس از این دیدارهای پزشکیان و با توجه به دیدارکنندگان که از طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب تا توسعه‌خواه بودند، واکنش‌هایی از سوی اصولگرایان به سبک و سیاق همه این روزهای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح شد. مثلاً عبدالله گنجی، از چهره‎های اصولگرا در مطلبی نوشته بود:«بعد از حضور پزشکیان در قدرت و رای بی‌نظیر اصولگرایان پارلمان به کابینه و به‌کارگیری یک‌چهارم مدیرانش از جریان  اصولگرا(گام‌های وفاق‌ساز)‌معتقدم جریان اصلاحات هم در بخشی از شورای مرکزی تجدیدنظر کند. ‌میدان‌داری کسانی که دو سه دهه با جمهوری اسلامی جنگیده‌اند و مرام‌شان اپوزیسیونی است وفاق را ناباور و نچسب می‌کند.»

و عملاً از اینکه پزشکیان تاکید بر همان وفاق با حضور حداکثری چهره‌ها و جریان‌های سیاسی دارند، ناراضی بوده و خواهان تغییر و محدودسازی بیشتر است. به عبارتی گویا دسته‌ای از اصولگرایان بار دیگر دچار خلط مبحث و کج‌فهمی در درک تناسب‌شان با دولت شدند و منظور از وفاق را همچون بسیاری از چهره‌های تندرو، وفاق با ما و هر که ما قبول داریم می‌دانند، نه وفاق ملی با حضور همه آنها که دل در گرو کشور دارند.

خوب است این چهره‌های اصولگرا نگاهی به خودشان و جایگاه سیاسی‌شان در قبال دولت بیاندازند و متوجه شوند که پایگاه رای مسعود پزشکیان و حامیان او اگر نظر به حذف جریانی غیرهمسو با گفتمان توسعه‌خواه و اصلاح‎خواه دولت داشتند؛ آنها که باید حذف می‎شدند؛ بخش عمده‌ای از اصولگرایان بودند که مردم برای نه به آنها بلکه به پزشکیان در انتخابات رای دادند؛ نه طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب که با امید به بهبود کشور با همه اختلاف‌نظرهای احتمالی  در حمایت از پزشکیان و با نگاه به آینده کشور، پای کار آمدند و به اشکال مختلف همراهی کردند.

در راستای این دیدار و این اظهارنظر، گفت‌وگوهایی با شهاب طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان و عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت، محمدجواد حق‌شناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، علی شکوری‌راد، عضو هیئت رئیسه جبهه اصلاحات، محمود صادقی، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها داشته‌ایم که در ادامه می‎آید.

دیدارها و هم‌اندیشی رئیس‌جمهوری با همراهان و تشکل‌های حامی او و مثلاً همین گزارش تقریباً ۱۰۰روزه  در دیدار با جبهه اصلاحات و اعضای ستادش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

علی شکوری‌راد: آقای پزشکیان در دیداری که با هیئت‌رئیسه جبهه اصلاحات داشتند نشان دادند نسبت به صحبت‌هایی که در زمان انتخابات داشتند و وعده‌هایی که به مردم دادند همچنان وفادار هستند و گزارشی که از عملکرد خود ارائه دادند در همین راستا بود. توضیحات دکتر پزشکیان درباره رویکردشان، عملکردها و پیگیری وعده‌هایی که داده بودند تا حد زیادی اقناع‌کننده بود و حرف‌هایی که گفته می‌شود مبنی بر اینکه پزشکیان بعضاً فراموش کرده است که در زمان انتخابات چه گفته را تا حد زیادی به محاق می‌برد.

شهاب طباطبایی: ذیل پروسه «وفاق» پروژه «گفت‌وگو» ضروری است؛ چرا‌که در جامعه‌ی ما گفت‌وگو کمتر اتفاق می‌افتد و بیشتر با پیش‌فرض و ذهنیت‌ها در مورد یکدیگر موضع می‌گیریم. از این بابت آقای پزشکیان از روز اول که رئیس‌جمهور شد، با جریان‌های مختلف جلسه گذاشت. البته این اولین بار نیست که ایشان با جبهه اصلاحات جلسه می‌گذارد.

آقای پزشکیان حتی با گروه‌هایی مانند هیئت‌رئیسه جبهه‌پایداری که شاید با گفتمان دولت همسویی ندارند هم جلسه گذاشت. بنابراین جلسات آقای پزشکیان محدود به اصلاح‌طلبان نیست.  رویه‌ای که آقای رئیس‌جمهور در پیش گرفته بر مبنای گفت‌وگوست که برنامه‌های انجام‌شده را هم توضیح دادند. تمام جریانات مختلف (همسو و غیرهمسو) حلقه‌های واسط هستند با بخشی از مردمی که مطالبات خود را در خاستگاه احزاب دنبال می‌کنند. این مدل گزارش دادن است به طیف‌هایی که عضو جبهه‌های سیاسی هستند.

ادامه‌دار شدن این جلسات در جامعه‌ای که عادت به گفت‌وگو ندارد، ضرورت دارد. معتقدم آقای رئیس‌جمهور به این مهم واقف است چراکه بخشی از پروسه «وفاق» با همین مدل گفت‌وگوها به سوی موفقیت پیش خواهد رفت. در نشست‌های آقای پزشکیان با گروه‌ها و جریاناتی که بخشی از دغدغه‌های جامعه را نمایندگی می‌کنند، حتماً در جریان بعضی امور قرار می‌گیرد که در تصمیم‌گیری‌ها حائز اهمیت است.

محمدجواد حق‌شناس: انتظار می‌رفت که جناب پزشکیان با توجه به فضایی که در ستادهای انتخاباتی ایشان و شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان فراهم کردند، که در واقع بخش جدی از بدنه آرای ایشان از تلاش‌های همین گروه‌ها بوده، زودتر زمانی را برای دیدار فراهم می‌کردند و با توجه به گله‌ای که وجود دارد این اتفاق، اتفاق مثبتی است و باید این را به فال نیک گرفت.

محمود صادقی: همانطور که در گذشته هم گفته‌ام، نفس این ارتباطات و دیدارها موضوعیت دارد، به این علت که بدنه حامی دولت، احزاب و تشکیلاتی که در کارزار انتخاباتی ایشان حضور داشتند و مردم را دعوت به حمایت کردند، قاعدتاً می‌توانند در ادامه مسیر هم برای انتقال مطالبات مردم، با بیان نقاط قوت و ضعف و ارائه راهکارهایی برای بهبود عملکرد دولت موثر باشند.

البته فراتر از بحث احزاب حامی، می‌بینیم که رئیس‌جمهور حتی با تشکیلات حزبی و افراد وابسته به جناح مقابل هم کم‌و‌بیش رابطه دارند ولی درباره اصلاح‌طلبان ویژگی خاصی دارد؛ بنابراین هم از جهت نقش احزاب در جامعه این موضوع مهم است و از نظر سیاسی جایگاه مهمی دارد. ولی نکته‌ای که باید در مجموع بگویم این است که اولاً از آقای پزشکیان برای این دیدارها تشکر می‌کنم اما انتظار این است که دیدارها به صورت منظم‌تر و با فاصله زمانی کمتر برگزار شود و دیدارها به صورت مقابل هم باشد.

تداوم این دیدارها و سامان‌یابی بیشتر آنها، به تقویت دولت کمک خواهد کرد. البته در آیین‌نامه جبهه اصلاحات پیش از این برای چنین موضوعی سازوکارهایی پیش‌بینی شده و کمیته پایش در این زمینه فعالیت می‌کند و ما در حال شیوه‌نامه‌نویسی هستیم تا این وظیفه را به صورت نهادینه انجام دهیم اما این دیدارهای منظم هم می‌تواند به این مسیر کمک کند.

چقدر این رویه می‌تواند دولت را در حفظ ارتباطات و باقی ماندن در گفتمان مطرح‌شده و پاسخگویی درباره وعده‌های رئیس‌جمهوری کمک کند؟

علی شکوری‌راد: نکته خیلی جالبی که آقای دکتر پزشکیان در دیدار با اعضای جبهه اصلاحات مطرح کردند، این بود که خودشان خواستند با ما دیدار داشته باشند و (این مسئله به‌رغم آن بود که ما قبلاً از دفتر ایشان تقاضای وقت کرده بودیم) آقای پزشکیان گفتند که در جریان این درخواست ما هم نبودند. این خیلی نکته مهمی است که رئیس‌جمهور انگیزه داشته باشد که با حامیان خود دیدار کند و به سوالات و ابهامات آن‌ها پاسخ دهد و درباره عملکردش توضیحاتی ارائه دهد.

این رویکرد جدید و بسیار خوبی ‌است که از آقای پزشکیان می‌بینیم و برای ما خیلی دلگرم‌کننده بود که ایشان خودشان خواستند این دیدار انجام شود. این پدیده جدیدی است که سابقاً ندیده‌ایم. برای مثال ما جزو حامیان آقای روحانی بودیم و همان ابتدای دوران انتخاب ایشان به سمت ریاست‌جمهوری در سال ۹۶ نامه نوشتیم و تقاضای دیدار کردیم اما به نامه ما توجهی نشد و پاسخی هم ندادند اما اینکه خود رئیس‌جمهور از حامیان خود دعوت کند و با آن‌ها بخواهد صحبت کند، برای ما خیلی امیدبخش و جالب توجه بود.

شهاب طباطبایی: آقای رئیس‌جمهور دو وعده را از دوره انتخابات در پیش گرفت؛ اول بحث گرفتن مشورت برای تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها بود که به این وعده خود عمل می‌کنند. نکته دوم اینکه آقای پزشکیان از روز اول گفت که گردنم را گرو وعده‌هایم می‌گذارم و تاکنون نشان داده که صادقانه در این مسیر قدم برمی‌دارد و اگر مشکلاتی وجود داشته باشد کمابیش مطرح می‌کند. این دو موضوع ایده کلی ایشان است و نشست‌ها می‌تواند به این دو ایده کمک کند اما اینطور نیست که اگر این نشست‌ها وجود نداشته باشد ایشان در پیگیری مطالبات کوتاهی می‌کند.

این نشست‌ها و جلسات نظرات چکش‌کاری‌شده بخشی از جامعه که احزاب نماینده آن هستند را شفاف‌تر جلوی چشم رئیس‌جمهور می‌گذارد. این در راستای همان موضوعی است که همیشه درباره آن صحبت می‌شد که احزاب به دولت‌ها کمک کنند. اگر همسو باشند بیشتر کمک می‌کنند و اگر همسو نباشند نقدهایشان کمک‌حال دولت است. اما باید توجه داشت که اگر ذات گفتمان دولت پاسخگویی باشد، این نشست‌ها و جلسات به پاسخگویی بیشتر کمک می‌کند اما اگر ذات یک دولت پاسخگویی نباشد، هیچ‌کس هم نمی‌تواند آن را وادار به پاسخگویی کند. شاهد دولت‌هایی بوده‌ایم که ادعای پاسخگویی داشتند اما در واقعیت پاسخگو نبودند.

محمدجواد حق‌شناس: ایشان سعی کرده است عنوانی را برای رویکرد عملیاتی، اجرایی و سیاست‌گذاری‌های خودشان در نظر بگیرند و می‌توان به یکی دو عنوان شاخص و کلیدی اشاره کرد؛ اول اینکه دعوا نکنیم که خلاصه این سخن که آقای پزشکیان در زمان مناظره‌های انتخاباتی و بعد از آن در دیدارهای رسمی نیز تکرار کردند به معنی کاهش اختلافاتی است که باید صورت بگیرد و در نهایت وفاقی که نتیجه این کاهش اختلافات خواهد بود و به نوعی همراهی، همزبانی و هم‌سخنی در معنای دیگر خود دارد و این سوال مطرح می‌شود که این وفاق حول چه چیزی مطرح می‌شود که در واقع وفاق ملی است.

وفاق یک راه و روش برای رسیدن به هدف است و چیزی که آقای پزشکیان سعی می‌کند به کار نگیرد اما در نتیجه گفتار و سخنان ایشان مطرح می‌شود وفاق با توجه و تاکید بر منافع ملی است که تمام شخصیت‌ها و گروه‌ها و احزاب اختلافات را کاهش دهند و به زبان ایشان دعواها را تمام کنند و به یک صلح و آشتی برسند تا منافع ملی در حداکثر میزان محقق شود. در گفتمان ایشان ما توجه به مسئله حق و عدالت را نیز می‌بینیم که بر آن تاکید می‌شود که کاهش تبعیض‌ها را می‌رساند و رضایت عمومی جامعه به‌ویژه افراد فرودست را به دنبال دارد.

محمود صادقی:  یکی از اهداف برگزاری این دیدارها همین نکته است، حالا اینکه چقدر تاثیر داشته باشد را باید در عمل مشاهده کرد اما طبیعتاً وقتی که ارتباط باشد، بهتر از زمانی است که ارتباطی نباشد. وقتی حرف‌ها شنیده نشود و ارتباط قطع شود، این فاصله روزبه‌روز بیشتر می‌شود و به جای اینکه مطالب و مسائل و نقدها، مستقیم شنیده شود، بیشتر به سطح رسانه‌های غیرمستقیم کشیده می‌شود و روز به روز ممکن است این فاصله را بیشتر کند اما وقتی دیدارها نزدیک باشد، هم ما با محدودیت‌ها و ملاحظات دولت آشنا می‌شویم و هم دولت و رئیس‌جمهور مسائل را می‌شنود و می‌تواند از بدنه حامی خود احساس پشت‌گرمی کند. دولت‌ها وقتی که درگیر کار می‌شوند، خطر اینکه اهداف و آرمان‌ها را فراموش کنند وجود دارد و خود این دیدارها می‌تواند کمک کند که آن آرمان‌ها برای دولت یادآوری شود.

در دیدار با اعضای ستاد، انتقاد شد که مسیرهای ارتباطی با ایشان، قطع شده است. حفظ ارتباط‌ها چگونه می‌تواند محقق شود؟

علی شکوری‌راد: این حرف و انتقادی که از طرف ستادها شده بی‌ربط نیست و آن‌ها کسانی بودند که برای ریاست‌جمهوری دکتر پزشکیان تلاش کرده بودند اما بعد از اینکه ایشان مسئولیت دولت را برعهده گرفت، ناگزیر وارد فرایندها و کارهایی شد که منجر به تضعیف رابطه‌اش با حامیان‌اش شد و این انتقاد از جانب ستادها تا حدی وارد بود اما الان فرصتی ایجاد شده است و این دیدار انجام شده، البته نمی‌دانم آن دیدار هم با خواست آقای پزشکیان بوده یا اعضای ستادها اما اینکه ارتباط ایشان با اعضای ستادها و حامیان خود برقرار بماند خیلی مهم است چراکه پیروزی دکتر پزشکیان، پیروزی همه است و اگر این ارتباط تضعیف شود ممکن است فرایند کاری دکتر پزشکیان لطمه بخورد و البته دیگرانی هم ممکن است سوءاستفاده کنند و این دیدارها مسیر سوءاستفاده‌ها را مسدود می‌کند.

در مجموع حفظ ارتباطات مردمی جزوی از وظایف رئیس‌جمهور است و به‌رغم همه مشکلات و فضای شلوغی که دارند، این ارتباط باید حفظ شود چراکه ارتباطات مردمی ضامن توفیق دولت در شرایط بحران خواهد بود. ما حتماً با بحران‌هایی به لحاظ اقتصادی و معیشتی و ناترازی‌های موجود در کشور مواجه خواهیم بود و اگر این بحران بخواهد از سر گذرانده شود، نیاز به حمایت مردمی دارد و این جز با ارتباط با مردم میسر نمی‌شود و لازم است که به این مسئله توجه شود.

شهاب طباطبایی: از یک جایی به بعد ارتباط داشتن تمام افراد و حامیان با شخص رئیس‌جمهور، واقع‌بینانه نیست. بنابراین باید نهادهای واسطی وجود داشته باشد. این نهادهای واسط در دولت می‌تواند استانداران باشند که وظیفه دارند مشابه همین جلساتی که آقای رئیس‌جمهور با جریانات سیاسی و هواداران خود می‌گذارند در مراکز استان‌ها برگزار کنند و بدانند که هواداران و حامیان رئیس‌جمهور کسانی هستند که به این گفتمان اعتماد دارند و نقدها و پیشنهادات آنها می‌تواند راهگشای دولت باشد. ضمن آنکه این سرمایه اجتماعی برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های دولت موهبتی است که باید از آن مراقبت کرد که حیف نشود. من فکر می‌کنم دولت به این سرمایه اجتماعی نیاز دارد. البته بین سهم‌خواهی و همفکری و یاری به دولت مرز باریکی وجود دارد. بنابراین هواداران هم در این مورد باید مراقب باشند که کفه سهم‌خواهی سنگین‌تر نشود.

محمدجواد حق‌شناس: فکر می‌کنم هم خود ایشان و هم وزرا و مدیران اجرایی آقای پزشکیان باید دستورالعمل مشخصی داشته باشند و ارتباط خود را با بدنه جامعه برقرار کنند. در واقع این روند باید تعمیم پیدا کند و به آن توجه شود و حتی بخشی از جامعه که در انتخابات حضور پیدا نکردند و به نوعی طی سال‌ها قهر بودند نیز باید مدنظر قرار گیرند. هم مدیران و هم خود آقای پزشکیان باید بیشتر تلاش کنند تا زمینه حضور و بازگشت آن ۵۰ درصدی که پای صندوق‌های رای نیامدند نیز به پای صندوق‌ها فراهم شود.

محمود صادقی: در بدو فعالیت دولت این موضوع اجتناب‌ناپذیر است، زیرا دولت در حال استقرار است و هنوز برخی پست‌ها باقی مانده و طبیعی است که اولین اولویت دولت این موضوع باشد. اتفاقاً بدنه حامی در همین مرحله هم انتظار توجه ویژه دارد که در انتصابات، نظرها و گزینه‌هایش مورد توجه قرار بگیرند اما راه مناسبش نهادینه کردن این ارتباطات از طریق ایجاد سازوکارهاست.

مشکل اساسی این است که در ایران سیستم حزبی نداریم و احزاب جایگاه تعریف‌شده‌ای در دولت‌ها ندارند و منتخبین هم به‌طور نهادینه و سازماندهی‌شده خودشان را اینطور تعریف نمی‌کنند که به کنگره‌ها، مجامع و نشست‌های حزبی رفته و پاسخگو باشند. ایده‌آل این است که ما در ادامه به سطحی برسیم که احزاب تعیین‌کننده باشند و بعد از انتخابات هم منتخبین به صورت نهادینه‌شده، خودشان را موظف به پاسخگویی به احزاب بدانند اما تا زمانی که اینطور نشده، طبیعتاً از طریق سازوکارهای دولت باید این اتفاق رخ دهد.

در واکنش به این دیدارها برخی اصولگرایان مانند عبدالله گنجی خواهان تجدیدنظر اصلاح‌طلبان در شورای مرکزی خود با حذف برخی چهره‌ها با عنوان ایجاد وفاق بیشتر شده‌اند. تحلیل‌تان نسبت به این سخنان چیست؟

علی شکوری‌راد: شعار دکتر پزشکیان این بود که دعوا نکنید که بعداً به وفاق ترجمه شد و درست نیز هست. در کشوری که به دلیل ناترازی‌ها فشارهایی بر مردم وارد می‌شود اگر بخواهد کاری صورت بگیرد نیازمند وفاق هستیم و وفاق یعنی همه بخش‌های جامعه برای خروج از بحران به رئیس‌جمهور کمک کنند. وفاق، یک‌سویه نیز نیست و مخالف اینکه دکتر پزشکیان نسبت به اصولگراها نگاه مثبتی داشته باشد، نیستم و آن نیز جزوی از وفاق است اما وفاق باید در همه جوانب باشد و نه‌تنها اصلاح‌طلب‌ها، بلکه آن ۵۱ درصدی که پای صندوق‌های رای نیامدند و اعتراضات جدی داشتند نیز جزوی از وفاق هستند و باید مورد توجه قرار گیرند تا وفاق معنای واقعی خود را پیدا کند.

آقای رئیس‌جمهور باید دیداری با نخبگان آن ۵۰ درصد که در انتخابات شرکت نکردند نیز داشته باشد و با آن‌ها گفت‌وگو کند. دلایل‌ عدم شرکت آن‌ها در انتخابات را بپرسد و راه برون‌رفت از این وضعیت که کاهش مشارکت را به دنبال دارد را جست‌وجو کند. بنابراین حرف آقای گنجی به نظرم حرفِ فکر‌نشده‌ای است چراکه وفاق یعنی همه ملت باید در آن مشارکت داشته باشند.

شهاب طباطبایی: ارتباط آقای پزشکیان با جریانات مختلف سیاسی اصلاح‌طلبی و اصولگرایی به صورت مستمر و خوب برقرار است. این ارتباط در راستای وفاق ملی است و ایشان معتقد است هر کس دلش برای ایران می‌سوزد و برای ایران تلاش می‌کند، در دایره جمهوری اسلامی است و رئیس جمهوری اسلامی باید با او در ارتباط باشد. هر کسی آزاد است نظر خود را بیان کند. به نظر من آقای رئیس‌جمهور در ارتباط با همه جریانات و شخصیت‌های سیاسی که ذیل جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند، رویه‌ای را در پیش گرفته‌اند و بعید است که با گفتن من و افراد دیگر این رویه را تغییر دهد.

محمدجواد حق‌شناس: این آدرس غلط و یک نعل وارونه است. همین امروز هم اگر نگاه کنیم چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب همچنان در صدر محبوب‌ترین چهره‌های سیاسی جامعه هستند؛ به رغم اینکه سال‌ها حبس را متحمل شدند و ممنوع‌التصویر و ممنوع‌القلم بودند و حتی امکان حضور در جامعه را نداشتند اما این محرومیت اثر عکس گذاشته است.

رویکردی که آقای گنجی پیشنهاد می‌کند، در نهایت منجر به این می‌شود که احتمالاً از صندوق نام آقای احمدی‌نژاد دربیاید و جامعه نشان داد که به یکدست‌سازی سیاست، واکنش نشان می‌دهد و اگر قرار بود این یکدست‌سازی باشد، اصلاً دلیلی نداشت که امروز آقای پزشکیان در پاستور باشد. امروز پزشکیان آمده که این فضا را فراهم کند که نه‌تنها چهره‌های اصلاح‌طلب، بلکه چهره‌های دیگری که صاحب حرف و نظر هستند اما مانند ما نمی‌اندیشند نیز زمینه حضورشان فراهم شود و ما به دنبال یک وفاق طبیعی هستیم. اگر می‌خواهیم به آن ۹۸ درصدی که به جمهوری اسلامی رای دادند ‌بازگردیم، معنایی ندارد که وفاق را تنها در یک گروه خاص خلاصه کنیم.

محمود صادقی: اگر به این دوستان باشد که اساساً اینها در همان مرحله اول انتخابات می‌خواستند آقای پزشکیان تایید نشود. اگر بنا بر نظر اینها باشد که همان انحصارطلبی و یکه‌تازی را ترجیح می‌دهند. طبیعی است که اینها از ارتباط بدنه حامی دولت با رئیس‌جمهور و دستگاه‌ها ناخشنود باشند؛ به این علت که وقتی دولت را از بدنه حامی جدا کنند، دولت آن پشتوانه را نخواهد داشت و در نتیجه این موضوع، وفاقی شکل می‌‌گیرد که معنای دیگرش همان یکه‌سالاری است که اینها در ذهن دارند.

یعنی ضمن اینکه نقطه مقابل دولت هستند، اما می‌خواهند که خودشان با توجه به اهرم‌هایی که در اختیار دارند، تعیین‌کننده باشند. البته همین مدت هم تمام تلاش خودشان را برای عقیم گذاشتن رئیس‌جمهور و ناتوان‌سازی ایشان کرده‌اند که اخیراً  خود آقای پزشکیان به آن توجه کرده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

پذیرش آگهی

چاپ انواع آگهی روزنامه های کثیرالانتشار

پاسخگویی 24 ساعته

پذیرش تلفنی 66973817-021